بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

الهام ایشان زاده نسفی(ایشانقول اف)، عضو محترم سبزمنش

 ۱- نام و تخلص[فامیلی]: الهام ایشان زاده نسفی [ایشانقول اف]؛

۲- نام پدر: عبد السلام؛

۳- سال و محل تولد: ۱۵ ژانویه سال  ۱۹۸۰ در ناهیه دهقانآباد ولایت نسف [نخشب – ولایت قشقه دریای امروزه] جمهوری ازبکستان در خواندان ضیای به دنیا آمده است.

۴- تحصیلات: سال ۱۳۸۱ وارد دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه باباجان غفورف در شهر خجند شد و سال ۱۳۸۶ آن را به پایان رساند.

 

۵- فعالیت های فرهنگی و ادبی: دوره فوق لیسانس خود را نیز در همین دانشگاه از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ سپری کرد. وی پایاننامه خود را زیر عنوان «تذکره‌های میرصدیق‌خان حشمت – سرچشمه مهم آموزش ادبیات نیمه دوم قرن ۱۹ و ابتدای صده ۲۰ میلادی» زیر نظر پروفسور مطلوبه میرزایونس در سال ۱۳۹۰ دفاع کرد.

سپس او تا سال ۱۳۹۷ در این دانشگاه تدریس می کرد.

از سال ۲۰۱۹ م. در دانشگاه ترمذ جمهوری ازبکستان به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول است.

مجموعه نخستین اشعار او زیر عنوان “سبزه ی فروردین” در شهر خوجند ولایت سغدجمهوری تاجیکستان انتشار شده است.

وی مقالات و کتابهایی در باره ادبیات کهن فارسی نوشته و در تهیه کتابهای درسی ادبیات و روشهای تدریس ادبیات و برگردان آثاری از خط پارسی به سیریلیک سهم بارزی داشته است.

وی نمونه‌هایی از اشعارش را هم در نشریه‌های فارسی فرارود و در شبکه‌های اجتماعی به هردو خط پارسی و سیریلیک انتشار داده است.

 

۶- حالت مدنی(مجرد یا متاهل): متاهل – صاحب زن و فرزند است؛

 

۷- نمونه های شعر( سه قطعه باشد):

 

– ۱-

 

شود هر کار و پیکارم، ز نامت افتتاح، ای دوست!

 بود هجده هزار عالم به هستی یت گواه، ای دوست!

 

 صفات و شرح اعجازت به صد دفتر نمی‌گنجد،

 قسم بر عرش اعلایت، قسم بر مهر و ماه، ای دوست!

 

 تمام موجودات دهر سویت سبحه گردان است،

 شود سبز و منوّر شش جهت از یک نگاه، ای دوست!

 

 به حکمت ارج بخشیدی، به آن یوسف کنعانی،

 ز قعر چاه آوردی، به تخت عزّ و جاه، ای دوست!

 

 برای رستگاری از عذاب و آتش دوزخ،

 طریق مصطفی پنج فرض را کردی مباح، ای دوست!

 

 سر یک لحظه تغییر قضا سازی، به آسانی،

 اگر خواهی، گدا را شاه و شه را بی‌کلاه، ای دوست!

 

 به قلب مؤمنان جای انتخاب از هر مکان کردی،

 تو می ‌دانی کدامین کار خیرست و تباه، ای دوست!

 

 ز رویت نور می ‌گیرد، زمین و آسمان هر دم،

 ندیدم، هیچ یک ذاتی به مثلت خیرخواه، ای دوست!

 

 به روز حشر از لطف و کرم سویم نظر بنما،

 تویی بخشنده‌ای هر نقص و عیب و اشتباه، ای دوست!

 

 خط بطلان مکش بر نامۀ اعمالم آن ساعت،

 قبول و عفو فرما، این همه عذر و گناه، ای دوست!

 

 

 

 

 

ارسال یک پاسخ