تماس: [email protected]
بیل و من/ شیرشاه شهاب یوسفزی
جهان مخروبه و شاهء جهان بيل
تفنگِ بي صداي اين زمان بيل
قلم را نيست ديگر كاربردي
كتابِ بي زبانان را زبان بيل
ندارد سود دردا پند و اندرز
هيولاي ستم را ارمغان بيل
گل و سنبل به تابوتم نزيبد
نشان گورِ هر آن قهرمان بيل
چقدر از دين و از ايمان آورد
برون آورد ايمان از ميان بيل
به چشم خلق خاك آورده بودم
برون آورد تصويرِ نهان بيل
ريا پيچده بودم در عمامه
برون آورد از تاب گمان بيل
چه كيواني كه خاموش است اينجا
سرود درد هاي آسمان بيل
چنار و بيد را از ياد بردند
چو دارد دسته از ظلم كسان بيل
اگر اين بيل در روز اول بود
نمي شد داخلِ ديوار آن بيل
شهابِ آسمان و روز دهقان
بيايد تا بگردد ميزبان بيل
شیرشاه شهاب یوسفزی