تجارت؛ اهمیت، آداب و احکام آن در اسلام/ امانالله سعدی
تجارت؛ اهمیت، آداب و احکام آن در اسلام
اسلام اساساً دین اجتماع و زندگی، جهاد و اجتهاد، کوشش و تلاش و در عرصههای مختلف است و با هرگونه رهبانیت، گوشهگیری، بطالت، بیکاری و تنبلی که منجر به فقر، محرومیت و گرفتاری به رذایل اخلاقی گردد، مبارزه میکند. از رهنمودهای پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوسلّم که در خصوص کار و فعالیت بیان فرموده است، کمال اهتمام اسلام به کار و تلاش و ارج نهادن به خدمات اجتماعی واضح میشود. رسول اکرم در حدیثی فرموده است: «إن قامت الساعه و فی یدِ أحدِکم فسیلهٌ، فإن إستطاع أن لا تقُومَ حتّی یغْرِسَها فلیغرسها؛ اگر قیامت و روز رستاخیز فرارسید و در دست یکی از شما نهالی بود و میتوانست پیش از برپا شدن قیامت آن را بکارد، پس حتماً چنین کند.»(بخاری، الأدب المفرد: ۱۶۸)
اگر جوامع انسانی به مسئولیتهای خود در برابر خانواده، اجتماع و کشور خویش عمل کنند و در همه فراز و نشیبهای زندگی دست از کار و تلاش برندارند و به دانش روی آورده، در زمینههای رشد و شکوفایی و تجارت و کشاورزی و صنعت بکوشند، جوامعی بافضیلت، باکرامت و باعزت خواهند بود و هیچگاه ذلیل و حقیر و نیازمند نخواهند شد.
اسلام افرادی را که تن به کار و کوشش نمیدهند و با انزواطلبی و زهدنمایی کاذب دیگران را از کار و فعالیت مثبت بازمیدارند و زمینهساز فقر و محرومیت میگردند و روح و روان جامعه را به ضعف و ناتوانی و ذلتپذیری عادت میدهند تا نهایتاً جامعه به حقهبازی و رذایل اخلاقی مبتلا گردد، شدیداً محکوم میکند؛ و سعی و تلاش در اطراف و اکناف زمین را بهخاطر طلب روزی حلال ستوده و از آن به «فضل خداوند» تعبیر نموده و آن را قرین عبادت شکوهمند نماز جمعه و یاد خویش قرار داده است، چنانکه میفرماید: «فَإِذَا قُضِیتِ الصَّلَاهُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللهِ وَاذْکُرُوا اللهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ چون نماز جمعه گزارده شود در روی زمین پراکنده شوید (و با سعی و تلاش روزی خود را) از فضل و بخشش الهی بجویید. (جمعه: ۱۰)
در حدیثی دیگر پیامبر گرامی اسلام یاران خود را به سعی و تلاش آبرومند تشویق میکند و میفرماید: «لأن یأخذ أحدُکُم حَبْلَه فَیحتِطب علی ظهره خیرٌ له من أن یأتِی رجلاً (أعطاه الله من فضله) فیسأله، أعطاه أو منعه؛ اگر یکی از شما طنابی بردارد و بر پشت خود هیزم بکشد و بفروشد، بهتر از آن است که نزد شخصی که خداوند از فضل خویش به او مالی بخشیده است برود و از او تقاضای کمک بکند؛ [و معلوم نیست که او] چیزی به او بدهد یا ندهد.»(بخاری: ۱۴۷۰)
حضرت عمر رضیاللهعنه میگوید: «مبادا کسی از شما بیکار بنشیند و از طلب و جستوجوی روزی بازایستد و آنگاه بگوید: خداوندا روزیم ده! و قطعاً شما میدانید که از آسمان طلا و نقره نمیبارد.»(زندگانی عمر: ۲۸۰)
عبداللهبن مسعود رضیاللهعنه میگوید: «من از مردی که بیکار باشد و به امر دنیا و آخرتش نپردازد متنفرم.»(معجمالکبیر: ۹ /۱۰۲؛ و احیاءعلومالدین، باب فی فضل الکسب و الحث علیه: ۱۳۲)
از لقمان حکیم نقل شده که فرمود: کسی که نیازمند گردد به سه خصلت دچار میشود: ۱ـ ضعف دینی؛ ۲ـ نقصان خرد و عقل؛ ۳ـ نابود شدن مروت و جوانمردی. (احیاءعلومالدین، ربع عادات: ۱۳۲)
ابوسلیمان دارانی گفته است: عبادت در نزد ما آن نیست که شخص پیوسته نماز بخواند و دیگری غذای او را بدهد، بلکه عبادت آن است که ابتدا دو قرص نان برای خویش تهیه و ذخیره نماید، سپس به عبادت بپردازد. (احیاءعلومالدین: ۱۳۳)
راههای کسب و درآمدهای مشروع
اسلام در راستای کسبوکار و اقتصاد سالم و کسب درآمدهای مشروع، راههای زیادی فراروی افراد جامعه قرار میدهد تا هر فرد به قدر استعداد و شایستگی خود و به اندازه زحمت و فعالیتش از آنها بهرهمند گردد.
امام شاهولیالله محدّث دهلوی در کتاب ارزشمند خود «حُجّةاللهالبالغة» راههای کسب درآمد مشروع را به دو بخش اصلی و فرعی تقسیم کرده است؛ راههای اصلی عبارتاند از: ۱ـ کشاورزی؛ ۲ـ دامداری؛ ۳ـ جمعآوری و فروش چیزها و کالاهای مباح از بیابانها و دریاها؛ ۴ـ صنعتگری. و اما راههای فرعی کسب درآمد زیادند که به ذکر تنها چند مورد بسنده میشود: ۱ـتجارت و بازرگانی؛ ۲ـ کارمندی و کارگزاری؛ اعم از کارمندی دولت و یا شرکتها و افراد؛ ۳ـ انجام خدمات مختلف در راستای برآوردهسازی نیازهای افراد جامعه؛ ۴ـ راههای کسب دیگری که رفاه و آسودگی بشر را تأمین میکنند. (حجةاللهالبالغه: ۱ /۱۳۳)
روشن است که یکی از اسباب و راههای کسب روزی و درآمد و ارائه خدمات به جامعه و پررونق نگهداشتن بازارها تجارت است، چنانکه زمخشری میگوید: «بسیار واضح است که کالاهای صنعتی و کشاورزی بعد از تولید ناگزیر باید در دسترس مردم قرار گیرند و در میان آنان دستبهدست گردند و این کار جز از راه تجارت امکانپذیر نیست.»(آداب تجارت و کسب حلال: ۶۰)
در این نوشتار در نظر داریم تا به اهمیت، آداب و احکام تجارت بهعنوان یکی از وسیعترین منابع کسب و درآمدهای مشروع بپردازیم.
اهمیت و جایگاه تجارت در اسلام
تجارت در فارسی به معنای بازرگانی، و در لغت به معنای خریدوفروش، دادوستد و معامله کردن است. تجارت یکی از ضرورتهای اجتنابناپذیر زندگی اجتماعی است. اسلام آن را بهعنوان یکی از منابع درآمدهای مشروع و مباح قرار داده است. «وَأَحَلَّ اللهُ الْبَیعَ»؛ خداوند دادوستد (تجارت) را حلال کرده قرار داده است.»(بقره: ۲۷۵)
تجارت موجب فزونی عقل انسان میگردد و از مهمترین راههای کسب در عرب جاهلی بوده است. خداوند بهخاطر اینکه مسافرتهای تجاری بهسوی یمن و شام را در فصلهای زمستان و تابستان برای مردم قریش آسان گردانیده بود، بر آنها منت مینهد و میفرماید: «لِإِیلَافِ قُرَیشٍ، إِیلَافِهِمْ رِحْلَهَ الشِّتَاءِ وَالصَّیفِ، فَلْیعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»؛ براى [شکر] انس و الفت قریش، [همان] انس و الفت دادن آنان به کوچ زمستانى و تابستانى، پس باید که پروردگار این خانه را پرستش کنند، کسى که آنان را در گرسنگى خوراک داد و در بیمناکى امن و امان بخشید.»(قریش: ۱ـ۴)
خداوند در مورد فواید و برکات حج میفرماید: «لِیشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ»؛ تا بر سر منافع (دنیوی و اخروی) خود حضور یابند. (حج: ۲۸) و یکی از این منافع که مورد نظر قرآن است تجارت است. بخاری روایت میکند که مسلمانان به هنگام حج از تجارت پرهیز میکردند از ترس اینکه مبادا تجارت باعث از بین بردن خلوص نیت یا صفای عبادتشان باشد. قرآن کریم نازل شد و با صراحت فرمود: «لَیسَ عَلَیکُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ»؛ برای شما گناه نیست که از فضل و نعمت خدا (که همان تجارت است) استفاده نمایید.»(بقره: ۱۹۸)، (بخاری: ۳ /۲۰۹۸)
خداوند در ستایش کسانی که صبح و غروب به مسجد میآیند و او را تسبیح میکنند، میفرماید: «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ»؛ آنان کسانی هستند که تجارت و معامله ایشان را از یاد خدا و انجام نماز و پرداخت زکات بازنمیدارد. (نور: ۳۷) آنانی که خداوند در این آیه به توصیف و تمجیدشان میپردازد، کسانی بودند که تجارت میکردند نه اینکه اصلاً کار دنیایی نمیکردند، اما تجارت و کارهای دنیایی آنان را از انجام واجبات غافل نمیکرد و در حین تجارت الله را یاد میکردند.
یکبار حضرت عمر رضیاللهعنه به اطرافیان خود گفت: ای گروه قریش! مواظب باشید دیگران از شما در تجارت پیشی نگیرند؛ زیرا تجارت یکسوم امارت است. (زندگانی عمر: ۲۸۰)
مسافرت برای تجارت
اسلام مسلمانان را تشویق میکند که برای تجارت مسافرت نمایند و از طریق آن خیر و برکت خداوند را جستوجو کنند: «وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللهِ؛ و از فضل خدا بجویید» و مسافرت برای تجارت را در کنار جهاد در راه خدا ذکر نموده است: «وَآخَرُونَ یضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللهِ وَآخَرُونَ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ»؛ و دیگرانی هم در زمین سفر میکنند که از فضل خدا میجویند و دیگرانی که در راه خدا کارزار میکنند. (مزمل: ۲۰)
همچنین میفرماید: «فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَیهِ النُّشُورُ»؛ در اطراف زمین بروید و از روزی خداوند بخورید و بازگشت شما بهسوی اوست. (ملک: ۱۵)
نیز خداوند متعال در قرآن کریم بر انسان منت مینهد که راه تجارت داخلی و خارجی را برای او مهیا ساخته و ارتباطات دریایی را که اکنون نیز بزرگترین تجارتهای بینالمللی از طریق آن انجام میگیرد، در اختیار انسان قرار داده است؛ چنانکه میفرماید: «وَتَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛ کشتی را در آن، دریاشکاف میبینی تا در طلب روزی مقرر از جانب او برانید و باشد که سپاس بگزارید.»(فاطر: ۱۲)
تجارت منبع درآمد بعضی از انبیا و صالحین
تجارت منبع درآمد انبیا، صحابه، ائمه و بسیاری از بزرگان دین بوده است. پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم با اموال حضرت خدیجه رضیاللهعنها قبل از بعثت تجارت میکرد. در کتب تاریخ آمده است که وقتی پیامبر اکرم برای تجارت به سفر شام رفت در راه با بُحَیرای راهب مواجه شد، بحیرا از پیامبر پرسید: تو که هستی؟ آنحضرت جواب داد: من یک تاجر هستم. (صلابی)
منبع درآمد حضرت هود، حضرت صالح، حضرت یوسف و هارون علیهمالسلام تجارت بوده است. (اسلام کا قانون تجارت: ۳۸)
از میان صحابه، حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه پیش از اسلام تاجر بود. وی به قصد تجارت به سرزمین شام در زمان رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم سفر کرد. سرمایههای تجاری او چهلهزار درهم بود. (ابوبکرالصدیق: ۶۶)
دامنه تجارت حضرت عمر رضیاللهعنه تا ایران گسترش یافته بود. حضرت عثمان، حضرت زبیر، حضرت عبدالرحمنبن عوف رضیاللهعنهم از تاجران نامدار صحابه بودند. حضرت عمروبن العاص و عمارهبن الولید با پادشاهان حبشه و افراد دولتی معامله میکردند. (اسلام کا قانون تجارت: ۳۸)
حضرت زیدبن ارقم و براءبن عازب رضیاللهعنهما در زمان رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم تجارت میکردند. (بخاری: ۲۰۹۱)
علامه سمعانی درباره امام ابوحنیفه رحمهالله مینویسد: «امام ابوحنیفه باوجود تبحر علمی و اندیشه در معانی دقیق نصوص، پارچهفروشی میکرد تا روزی حلال کسب کند.»(سمعانی، الأنساب: ۵ /۱۱۱)
امام مالک پارچهفروشی میکرد. (العبر: ۱ /۲۱۴) امام سرخسی، بزدوی و امام حلوانی دادوستد حلوا میکردند. ابومحمّد عبداللهبن محمّد اصفهانی شخصیتی مشهور از نظر دین و دیانت، تجارت لبنیات داشت. ابوالقاسم سعیدبن محمّدبن احمد بقال اصفهانی، استاد خطیب بغدادی، سبزیفروشی میکرد.
آداب تجارت
پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوسلّم دنیا را «حلوة خضرِة» نامیدهاند. (مسلم: ۲۷۴۲)؛ یعنی دنیا در دل انسان شیرین و در مقابل چشمان او سبز و خرم مینماید. علاقه شدید به آن و غرق شدن در وادی آن بر دیده و اندیشه انسان حجاب میافکند و عقل را از دقت بازمیدارد؛ بیغمی، رفاهزدگی و عافیتطلبی، او را نسبت به دردهای اجتماع بیاحساس میکند؛ لذا بر تاجر مسلمان لازم است بهخاطر غرق نشدن در دنیاطلبی و فریفته نشدن در مقابل زرقوبرق آن به آداب زیر آراسته گردد:
نیت خوب
دارومدار اعمال به نیت بستگی دارد. داود طایی گفته است: انواع خوبیها را دیدهام، اما نیتِ خوب همه خوبیها را در خود جمع کرده است. از اهداف و نیتهای خوبی که تاجر مسلمان میتواند در تجارتش داشته باشد: ۱ـ نیازمند و محتاج دیگران نشود؛ ۲ـ نفقه و امکانات رفاهی خانوادهاش را تهیه کند؛ ۳ـ مدیون دیگران نشود؛ ۴ـ در تجارت خود نیت دعوت الیالله را داشته باشد و از هر فرصتی برای امربهمعروف و نهی از منکر استفاده کند.
راستگویی و امانتداری
امانتداری و راستگویی در واقع سرمایه اصلی تاجر مسلمان است. تاجر مسلمان کاملاً میداند که خداوند علیم است، بر کارهایش علم و آگاهی دارد و مراقب اوست؛ با این باور و ذهنیت از او در آشکار و پنهان میترسد.
پیامبر گرامی اسلام تاجران امانتدار و راستگو را چنین وصف کرده است: «التاجر الأمین الصدوق المسلم مع النبیین و الشهداء یوم القیامه؛ تاجر مسلمان امانتدار و راستگو در روز قیامت با پیامبران و صدیقین و شهدا حشر میشود.»(ترمذی:۱۲۰۹ـ مستدرک حاکم: ۲ /۶)
از انس رضیاللهعنه روایت شده که پیامبر صلّیاللهعلیهوسلّم فرموده است: «لا إیمان لمن لا أمانه له و لا دین لمن لا عهد له؛ کسی که امانتدار نیست ایمان ندارد و کسی که عهد و پیمان ندارد دین ندارد.» (السننالکبری:۹ /۳۸۷:۱۸۸۵۱)
گفته شده که امانتداری و ادای امانت پشتوانه بقای انسانها، پایه و اساس حکومتها، گسترش دهنده سایه آرامش و آسایش، بالابرنده عزت و اقتدار و روح و جسم عدالت است.
کثرت ذکر و یاد الله تعالی
در روزگار کنونی که ارزشهای مادی محور و معیار اهداف و اغراض قرار گرفته و آرزوهای دستنیافتنی و تلاشهای خستهکننده برای تحصیل جاه و مال بر اضطراب دلها افزوده است، آرامش و اطمینان دلها کیمیایی نایاب است که فقط با یاد خدا میسر میشود: «أَلَا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ آگاه باش که دلها با یاد خدا آرامش مییابد. (رعد: ۲۸)
انتخاب تجارت به انگیزه تعاون اجتماعی
اسلام با اینکه مالکیت فردی را محترم میشمارد، اما برای آن حدود و قیودی وضع کرده است تا انسان به یک موجود اقتصادی فاقد رحم و عاطفه تبدیل نگردد و علیه دیگران بر زور و نیروی غالب خویش اتکا نکند. بدینجهت اسلام میخواهد امور اقتصادی و تجاری همانند سایر شئونات اجتماعی، بر اساس تعاون و احساس مسئولیت نسبت به دیگران انجام پذیرد.
پرهیز از تبلیغات دروغین
تاجر مسلمان باید از تعریف و تمجید اغراقآمیز کالاهای تجاریاش خودداری ورزد و اوصافی را که کالاهایش فاقد آنهاست، تبلیغ نکند و این امر خود صداقت و راستی تاجر مسلمان را میرساند.
رفتار خوب با بدهکاران
اخلاق در معامله بسیار مهم است. پیامبر اسلام در حدیثی ارشاد میفرماید: «أحبّ الله عبداً سمحاً إن باع، سمحاً إن ابتاع، سمحاً إن قضی، سمحاً إن إقتضی؛ خداوند بنده آسانگیر، جوانمرد و باگذشت را دوست دارد که اگر بفروشد جوانمرد و با گذشت باشد و اگر خریداری نماید جوانمرد و با گذشت باشد و اگر به کسی وام دهد جوانمرد و با گذشت باشد و اگر مطالباتش را بخواهد نیز جوانمرد و با گذشت باشد.»(ترمذی: ۱۳۱۹ـ مستدرک: ۲ /۵۶)
برخی از آداب که مناسب است شخص طلبکار آنها را رعایت کند: ۱ـ با نرمی و مدارا حق و مطالبات خود را بخواهد؛ ۲ـ وقت و زمان مناسبی را برای گرفتن طلب خود انتخاب کند و لحظههای بیماری و مشکلات دشوار بدهکار مراعات حال او را بکند؛ ۳ـ در مقابل مردم، بدهکار خود را تحت فشار قرار ندهد؛ ۴ـ اگر تشخیص داد که بدهکار وضعیت مالی مناسبی برای پرداخت وام ندارد آن را به تأخیر بیندازد. به دلیل فرموده خداوند که در سوره بقره آمده است: «وَإِنْ کَانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلَى مَیسَرَهٍ»؛ اگر بدهکار تنگدست بود، پس مهلتی داده شود تا توانگر گردد. (بقره: ۲۸۰)
قبول فسخ معامله
پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم فرموده است: «من أقال مسلماً بیعته، أقاله الله عثرته یوم القیامه؛ کسی که فسخ معامله برادر مسلمانش را بپذیرد، خداوند در روز قیامت از گناهان و لغزشات او میگذرد.»(بلوغالمرام: ۸۲۵)
هنگامیکه خریدار عذر موجهی جهت مسترد کردن کالاها داشته باشد و بخواهد کالای خریداریشده را برگرداند، شایسته است که تاجر مسلمان بپذیرد و سزاوار نیست به چیزی رضایت دهد که موجب زیان و خسارت برادر مسلمانش باشد.
پرهیز از احتکار
تاجر مسلمان نباید به طمع بالا رفتن و گران شدن قیمتها، کالاها و اجناس خویش را انباشته و ذخیره کند درحالیکه مردم شدیداً به آنها نیاز دارند. در حدیثی پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم میفرماید: «بئس العبد المحتکر، إن أرخص الله الأسعار حزن، وإن غلاها فرح؛ چه بسیار بد است انسان محتکر؛ کسی که اگر خداوند قیمتها را ارزان کند غمگین میشود و اگر قیمتها را گران نماید شادمان میگردد.»(المعجم الکبیر: ۱۵ /۵: ۱۶۶۱۲)
خودداری از سوگند
تاجر مسلمان باید از سوگند خوردن زیاد پرهیز کند. خداوند از زیاد سوگند یاد کردن نهی فرموده است هرچند سوگند او راست باشد. «وَلَا تَجْعَلُوا اللهَ عُرْضَهً لِأَیمَانِکُمْ»؛ خدا را دستمایه سوگندهای خویش قرار ندهید. (بقره: ۲۲۴)
پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم از سوگند خوردن زیاد در دادوستد منع فرموده و آن را نابودکننده برکت معاملات خوانده است: «إیاکم وکثره الحلف فی البیع فإنّه ینفِّقُ ثُم یمحقُ؛ از سوگند زیاد در دادوستد بپرهیزید؛ زیرا سوگند در فروش کالا رونق میبخشد، اما سرانجام آن نابودی است. (مسلم: ۸ /۳۱۶: ۳۰۱۵)
قانع بودن و دوری از حرص
حرص و آزمندی، انسان را گرفتار جمعآوری مال و بهرهجوییهای مادی مینماید و او را از فضایل اخلاقی و ارزشهای عاطفی و همیاری به همنوعانش بازمیدارد و زمینههای تکبر، غرور و بهرهکشی را در او فزونی میبخشد. این بیماری خطرناک تجار را بر آن میدارد که به دنبال بهدست آوردن سود زیادی باشند، ولو از راههای غیر مشروع کسب گردد.
رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم درباره این بیماری سیریناپذیر فرموده است: «لوکان لإبن آدم وادیان من ذهب لابتغی ثالثاً؛ اگر برای بنیآدم دو وادی از طلا باشد (نهتنها سیر نمیشود بلکه) وادی سومی را نیز طلب میکند.»(بخاری: ۵۹۵۶)
بر تاجر مسلمان لازم است قناعت پیشه کند و حرص جمعآوری مال او را از انصاف دور نکند.
امر به معروف و نهی از منکر
تاجر مسلمان در خلال موقعیت اجتماعی و کثرت معاملات و برخوردهایی که با مردم دارد، این فرصت را بیش از دیگران در اختیار دارد تا به امر معروف و نهی از منکر بپردازد، و همانا این تجارت معنوی بهمراتب برای تاجر مسلمان سودمندتر میباشد.
نوشتن وصیتنامه
بر تاجر مسلمان لازم است مطالبات و بدهکاریهای خود را بنویسد تا اگر بهطور ناگهانی مرگ او فرارسید، حقوق او و فرزندانش در نزد دیگران ضایع نشود و همچنان حقوق دیگران نزد او از بین نرود.
پیامبر گرامی اسلام فرموده است: «ما حق أمرءٍ مسلم، له شیءٌ یوصی فیه یبیت لیلتین إلا وصیته مکتوبهٌ عنده؛ برای شخص مسلمان سزاوار نیست چیزی قابل وصیت کردن داشته باشد و شب را بخوابد بدون اینکه وصیتش را نزد خود نوشته داشته باشد.»(موطأ امام مالک: ۲ /۷۶۱ـ بخاری، باب الوصایا: ۵ /۲۵۵)
توکل نیکو بر خداوند
توکل بر الله تعالی برترین مقام اهل توحید است. خداوند فرموده است: «وَمَنْ یتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛ هر کس بر خدا توکل و اعتماد نماید خداوند او را کافی و بسنده است.»(طلاق: ۳)
توکل آن است که انسان با عزم و اراده قوی به فراهم آوردن اسباب و لوازم موفقیت در کارها بپردازد و آنگاه برای رسیدن به نتایج بر الله توکل نماید و امور خویش را به او بسپارد و ایمان داشته باشد که هرگاه حکمت و مشیت الله اقتضا کند اسباب را نتیجهبخش میگرداند.
نپوشیدن عیب کالا
تاجر مسلمان باید عیب و نقصی را که در کالای او موجود است آشکار کند و عیب کالایش را پنهان ننماید. روزی پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم از کنار فروشندهای که جو یا گندم میفروخت گذشت و کالای وی آنحضرت را به شگفت انداخت، لذا توقف کرد و دست مبارکش را در آن فرو برد و در آن رطوبت و تری دید، فرمود: «ما هذا؟؛ این رطوبت چیست؟» آن مرد گفت: رطوبت باران به آنها رسیده است. رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «فهلا جعلته فوق الطعام حتی یراه الناس؟ من غش فلیس منی؛ چرا غله مرطوب را بالا قرار ندادی تا مردم آن را ببینند؟ هر کس خیانت نماید از پیروان من نیست.»(مسلم، ۲ /۱۰۹: ۱۴۷)
منابع:
ابوحذیفه، ابراهیم؛ آداب کسب و تجارت؛ ترجمه عبدالرسول گلرانی؛ تهران: نشر احسان، ۱۳۷۹ش.
امام مالک، موطأ.
بخاری، محمّدبن اسماعیل؛ الأدب المفرد، بیروت: دارالبشائر، ۱۴۰۹هـ. ق.
بخاری، محمّدبن اسماعیل؛ الجامع المسند؛ چاپ اول، دارالطرق النجاه، ۱۴۲۲هـ. ق.
بیهقی؛ السنن الکبری.
حاکم نیشابوری؛ المستدرک علی الصحیحین.
دهلوی، شاهولیالله؛ حجِة الله البالغة.
صلابی، علیمحمّد؛ زندگانی عمر.
صدیقی، محمّدحسن؛ اسلام کا قانون تجارت؛ کراچی: زمزم پبلشر، ۲۰۰۱م.
۱۰ـطبرانی؛ معجم الکبیر؛ ریاض: دارالحمیصی، ۱۴۱۵ هـ. ق.
طنطاوی، علی؛ ابوبکر الصدیق.
عسقلانی، ابن حجر؛ بلوغ المرام.
غزالی، محمّد؛ احیاءعلومالدین؛ به کوشش حسین خدیوجم؛ چاپ هفتم، تهران: شرکت انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۹ ش.
مسلمبن حجاج نیشابوری؛ الجامع الصحیح.
محمد بن عیسى؛ سنن الترمذی.
منبع: فصلنامۀ ندای اسلام- شمارۀ ۵۷-۵۸