تماس: [email protected]
در این روز آدینه دادم درود/ مصطفی رضایی(پیر کهن دژ)
مصطفی رضایی عضو محترم بنیاد جهانی سبزمنش
کنون بازگویم یکی پند را
در این روز آدینه مر چند را
یکی باز در کوه بنشست چند
پس از آن بپرید چرخ بلند
بپرسم ز تو مرد باهوش و رای
چه کم کرد و افزود از کی همای
مگر اوج پرواز نامش چه کرد
جهان با پر خود برازنده کرد
جهان کوه و ما هم به سان همای
چه خواهی تو از گیتیِ سستجای
مگر نام نیکت چو پرواز او
برِ آسمان این بوَد راز او
کسانی که بد را پسندیده اند
ندانم ز نیکی چه بد دیده اند؟
اگر رای تو در جهان هست بد
ستم بر دگر دوستان کی سزد؟
وگر چند با دیگران بد کنی
نه بر دیگران بلکه با خود کنی
چه خواهی تو از این سرای سه پنج
کمی خواب و نوش و بسی درد و رنج
سرانجام جایت بود تیره خاک
چه خواهی از این گیتیِ خشمناک؟
به مانند پرواز سیمرغ کوش
نباشد هم اندیشه ات خورد و نوش
اگر تو بمانی به صد سال پاک
بود جایگاهت همین تیره خاک
اگر رای خواهی به دیگر سرای
به گفتار پیغمبرت گیر جای
چه گفت آن پیمبر به دین مغان؟
نباشد چو پاینده زی در جهان
چه شاهان برفتند با تخت و گاه
سرانجام شد گورشان جایگاه
به گیتی تو را مر سه چیز است پند
دگر بر جهان تو مکن پایبند
به گفتار و رفتار و پندار نیک
همه باش و کوش و به هنجار نیک
هم ای گل جهان را گلستان کنی
همه نام خود نیک و شایان کنی
بگیری چو سیمرغ نیک آشیان
همه پر پرواز بر آسمان
سرانجام گویم ترا ای پسر
به گیتی همه نیک آرای بر
درودم بر آنان که بِه زیستند
وگر در جهان هم دگر نیستند
خنک آن که آسایش مرد و زن
گزیند بر آسایش خویشتن
در این روز آدینه دادم درود
خنک آن که نیکی به گیتی درود
مصطفی رضایی(پیر کهن دژ)