تماس: [email protected]
رهنمود/ افسانه مهدویان
قبله گاه ِ شعرهای ِ ناب بودی در کتابم
بند بند ِ هر غزل را می سرودی در کتابم
شوق وصلت در دلم آهنگ شادی می نوازد
شعر گفتن شد برایم تار و پودی در کتابم
در خیالم چون برایت یک غزل از گل نوشتم
باغ گل را جمع کردم با حسودی در کتابم
خاطراتی را که گفتم با صبوری در روایت
می نوشتم یک قصیده با شهودی در کتابم
با دلی پر از هیاهو سر به چاهت برده بودم
ناله هایم شد برایت رهنمودی در کتابم
بر درخت ِ زندگانی می نوشتم نامه هایی
بغض خفته در گلویم می شنودی در کتابم
جای پایت صد هزاران لاله روید در دلم
یک غزل بر روی گلها می سرودی در کتابم
افسانه مهدویان