تماس: [email protected]
شبگرد تنها/غلامرضا اکبری”شریف”، عضو فعال سبزمنش
زیر این ابر سیه نیست تب و تاب دگر
شب ندارم هوسِ دیدن مهتاب دگر
شهر بی میکده را می نگرم با دلِ زار
خُلق ها تنگ شده نیست مِی ناب دگر
دل افسرده اسفند به کولاک خوش است
جامِ جمشید تَرَک خورده زِ گرداب دگر
با لَبِِ بسته و دلخسته، به در می نگرم
مژده عید رَسد از رخ شاداب دگر
آن پرستو که پر و بال گشود خانه ما
از لبِ بام، پراندیم به تالاب دگر
گرچه از کُوی وفا، رانده شدیم بی خبریم
گوهر سینه سپردیم به سیلاب دگر
آید از دور صدای جَرسی، می شنویی؟
زیر این ابر سیه نیست تب و تاب دگر
غلامرضا اکبری «شریف »