تماس: [email protected]
درشهر ما تميز و گل و خار كمتر است
بالا نشين و نا كس كس خوار وابتر است
انصاف گونه سر به گريبان در اوريد
كه در سرير قدرت، مزدور و چاكر است
امروز كه ظلم، وحشت در وطن افتاده جا
چشمان مادران ما در اشك نم تر است
تفسير خوب و زشت نبود در سراي ما
نادان در اين ستمكده با دار و داور است
افتاده است عنان فلك دست نا كسان
اين روزگار دور ز مضمون و باور است
كوير دلم شكست و افسرد در اين سراى
زرغون خسته دل را مگر اين مقدر است ؟
زرغونه ولی جرمنی