بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

غزل شماره 20 حافظ 💕🌸💕🌸💕🌸

غزل شماره 20💕🌸💕🌸💕🌸
روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
می ز خُمخانه به جوش آمد و می باید خواست

نوبۀ زهد فروشان گران جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

چه ملامت بوَد آن را که چنین باده خورَد
این چه عیب است بدین بی‌خِردی وین چه خطاست

باده نوشی که در او روی و ریایی نبوَد
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عالم سِّر است بدین حال گواست

فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم
وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم
باده از خون َرزان است نه از خون شماست

این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود
ور بوَد نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

 

وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان

 

🌿🌹🌿🌹🌿🌹
بعضی از حافظ پژوهان این غزل را مشکوک و منسوب به حافظ می دانند . ویکی از معدود غزلهایی است که فاقد بیت تخلص می باشد. گرچه در بعضی از حافظ ها از جمله در نسخه محمود حکیم بیت تخلصی هم به آن افزوده شده است با این مضمون :
حافظ از عشق خط وخال تو سرگردان است
همچو پرگار ولی نقطه ی دل ،پابرجاست
وبرخی نیز آنرا به عهد جوانی حافظ نسبت می دهند . اما به هر حال چه در عهد جوانی سروده شده باشد چه در میانسالی وچه در عهد پیری ، نشانگر عقیده وبینش حافظ است که چه در این غزل وچه در غزلهای متعدد دیگر حافظ به صراحت وشجاعت بیان شده است وآن بیزاری از دورویی و فسق وفجور تحت پوشش دین مداری ورنگ وریا ومکر وحیله است . حافظ ازاین زهد فروشان متحجر که دشمن آگاهی وبیداری مردم هستند ودستشان با حکام ستمگر وخونریز زمان در یک کاسه است ،خود نیز حکم به قتل وتعزیز وتادیب می دهند بسیاربیزار و گریزان است و آنان را ،در مقابل کسانی قرار می دهد که شراب می نوشند آما پاک نهادند وبیدار وآگاه ومستی آنان در راستی است نه در ریا وتزویر ودر واقع با ستایش این گروه اخیر به نوعی مقاومت مدنی را در مقابل آنان قرار می دهد
حافظ مردی راستگو، متدیّن واقعی، بی ریا، ، اهل معرفت ودانش و چون و چرا با دیگران ، خصوصا با عقاید قشری ومروجان آن بوده است. آنچه در بیت بیت این غزل گفته شده در واقع فهرستی است از عقاید حافظ که به کرّات هر کدام به صورتها و عبارات و تعبیرات متعدّد و مختلف، در جای جایِ دیگر غزلها بازگو شده است
در واقع اشعار حافظ مقابله دو نوع تفکرودودیدگاه است که یکی انسان راستین وخدا پرست وخدا جو را می سازد ودیگری انسانی که غرق در خود پرستی وهوا وهوسهای دنیوی است در پوشش دین مداری
حال برگردیم به تعبیر وتفسیر ابیات :

 

ارسال یک پاسخ