بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

«مبتلا به سقوط» نهمین دفتر شعرهای دکتر نورمحمد نورنیا(مشاور ارشد بنیاد جهانی سخن­ گستران سبزمنش) منتشر شد

نشر این دفتر شعر را به دکتر نورمحمد نورنیا، مسوولانِ بنیاد جهانی سبزمنش و سایر اهالی فکر و فرهنگ خجسته باد میگوییم...

   نهمین دفتر شعرهای دکتر نورمحمد نورنیا(مشاور ارشد بنیاد جهانی سخن­ گستران سبزمنش) با عنوان «مبتلا به سقوط» از نشانی انتشارات کتاب کابل در تورنتوی کشور کانادا منتشر شد.

به گزارش سبزمنش، این دفتر، دوازده چارانه (رباعی و دوبیتی)، چهار سپید، دو نیمایی و چهل غزل دکتر نورنیا را در خود گنجانیده است. ویرایش این جُنگ شعر را مسیح سیامک، طرح جلدش را حمید دل‌بان و صفحه‌آرایی را زهرا صالح‌نژاد انجام داده‌اند.

مطابق پاسخی که خود شاعر به پرسشی ارایه کرده، شعرهای این دفتر سروده‌هایی‌اند که در دو سال پسین در ایران سروده شده‌اند و یکی از مضامین پربسامد این دفتر شعر، وضعیت نابسامان موجود در داخل کشور و رنج آوارگی است. شعرهایی با جان‌مایه‌ی وجودی فردی، تجارب انسانی و عاشقانه نیز درج این دفترند.

به گمان نویسنده‌ی این سطرها، «سقوط» در این نامگذاری با طرحی که در محور همین نام ساخته شده، همین‌طور با هم‌نشینی در کنار کلمه‌ی «مبتلا» به چند تفسیر احتمال می‌دهد. 1. مبتلا به سقوط؛ یعنی درگیری انسان با نیستی. 2. مبتلا به سقوط؛ یعنی درگیری یک کشور با سقوط که پس از چند گام حرکت رو به جلو، باز به عقب برمی‌گردد و از آن پرواز، به زمین می‌خورد و 3. مبتلا به سقوط؛ یعنی شکستن هر فرد این کشور از نظر روانی با تحولات بنیادی واپس‌گرا که روی داده و می‌دهد؛ به ویژه زنان که طرح جلد کتاب نیز چارچوب قیافه‌ی یک زن را نشان می‌دهد در حالی که افتادن و سقوط در درون او در جریان است. نام این کتاب، گرفتاری با این سقوط‌ها را نشانه رفته است.

نشر این دفتر شعر را به دکتر نورمحمد نورنیا، مسوولانِ بنیاد جهانی سبزمنش و سایر اهالی فکر و فرهنگ خجسته باد گفته چشم به راه خوانش دفتر شعر می‌مانیم تا از محتویات آن بیشتر بهره‌مند شویم.

«مبتلا به سقوط» نهمین دفتر شعرهای دکتر نورمحمد نورنیا(مشاور ارشد بنیاد جهانی سخن گستران سبزمنش) منتشر شد
«مبتلا به سقوط» نهمین دفتر شعرهای دکتر نورمحمد نورنیا(مشاور ارشد بنیاد جهانی سخن گستران سبزمنش) منتشر شد

نمونه­ های شعر:

به ذهن ابر که آمد خیال باریدن

نکرد از خودش اصلاً سوال باریدن

 

نگفت شنبه و یک‌شنبه و دوشنبه و داشت

همیشه ریگی در کفش، سال باریدن

 

نماند جنگل و دریا و کوه و دشت که هست

تمام هستی ما احتمال باریدن

 

اگر نه ابر… چرا تکه تکه‌ایم پس از

به‌هم‌رسیدن‌مان در کمال باریدن؟

 

من ابر هستم با اسم مستعار غزل

به جستجوی مکان و مجال باریدن

 

به گوشه‌ای متمرکز نشسته‌ام که چطور

به واژه‌ها بدهم انتقال باریدن

 

رسید گریه و طوری گرفت بغضم را

که شد گرفته به آن گریه، حال باریدن.

 

###

 

از حمل سُر می‌خورَد یک‌راست سمت آذرش

ای پرستو، جمع کن سال است نصف آخرش

 

جای قایم‌موشک ما نیست بس کن بچه‌جان

گربه می‌بارد در این‌بازی که از بام و درش

 

مار خوش‌خال مرا بنگر که در صد پیچ‌وخم

زیسته با چیزهایی که نیاید باورش

 

هرکه در این بی‌کسی‌آباد محض دیدنم

چنگ و دندان را نکرده تیزتر، من نوکرش

 

دست هستی غیر درد سر به جام ما چه ریخت؟

هیچ‌کس آیا جز این نوشیده جان مادرش؟

 

روز بد حتا کلاهی هم نمی‌ماند به مرد

باد می‌آید کلاهی می‌گذارد بر سرش.

 

ارسال یک پاسخ