بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

پریا رحیمی: شاعری؛ شور گواراییست که از پیکر واژگان می بارد

شرح مصاحبه خبرنگارما(زهرا اسدی اتاناز) با پریا رحیمی (شاعر جوان شیرازی) را از سایت سبزمنش بخوانید:

شرح مصاحبه خبرنگارما(زهرا اسدی اتاناز) با پریا رحیمی (شاعر جوان شیرازی):

 

با سلام، خودتان را به دوستداران بنیاد جهانی سبزمنش معرفی نمایید؟

پریا رحیمی متولد خرداد ۱۳۸۱ ساکن استان فارس شهرستان شیراز کارشناسی ادبیات فارسی سرپرست و سردبیر انتشارات برتر حوزه مشق و مدرس شعر سپید.

 

چگونگی علاقه و پرداختن به شعر و شاعری خود را برایمان توضیح دهید؟

از سال ۱۳۹۷ بود که فعالیتم را در حوزه داستان نویسی و نثر ادبی در جشنواره خوارزمی اغاز کردم و زیر نظر این جشنواره کتابی به نام این چای سرد نمی شود به چاپ رساندم.

اما کم کم با سرودن اولین شعر به نام هزار سال تنهایی گذشت، در پاییز ۱۳۹۸ علاقه ام به شعر سرایی بیشتر شد و هر چه مینوشتم از نثر فاصله و بوی شعر سپید به خودش میگرفت.

 

استاد راهنما داشتید؟

بله، فقط برای یک دوره کوتاه مدت که بسیار برای من دوره مفیدی بود و توانستم بیشتر وارد دنیای سپید سرایی شوم.

 

غیر از شعر به چه هنری علاقه­مندی دارید؟

غیر از شعر به هنر کاریکاتور علاقه مند هستم و تا الان توانستم با طراحی کاریکاتور مقام های استانی کسب کنم و یکی از اثارم در نشریه بین المللی دانشگاه به چاپ رسیده است.

 

با این علاقه چقدر پیشرفت کاری داشتید؟ اگر نداشتید چرا؟

پیشرفت فوق العاده­ای داشتم و این را مدیون تلاش­های بی­وقفه و لطف و مهربانی خدا هستم.

در تمام روزهایی که رویا پردازی میکردم و تسلیم نمیشدم مطمین بودم که روزی به ستاره روشن زندگی دست پیدا میکنم.

 

کتب کدام شعرا را مطالعه و کدام قالب شعری را بیشتر میپسندید؟

کتاب اشعار حمید مصدق از کتاب­های مورد علاقه من هستند همچنین فروغ فرخزاد و سهراب سپهری و هوشنگ ابتهاج…

چون سبک خودم در نوشتن سپید هست قاعدتا اشعار سپید را بیشتر دوست دارم ولی به رباعی و غزل هم علاقه مندم به خصوص غزل های استاد شهریار و حسین منزوی.

 

چند کتاب نوشته و به چاپ رساندید؟ نام کتاب های شما؟

تا به الان کتاب های مشترک به سرپرستی خودم به نام های طنین دلدادگی، نوای شاعرانه، نیمه ی ماه، از نگاهت شعر می بارد، صدای ساز سپید، یک تو جهانم، ارغوان بی سایه به چاپ رساندم و در حال حاضر اولین کتاب مستقلم به نام اشکِ سپیدار در حال چاپ هست.

 

نویسندگان و شاعران قاعدتاً دفترچه یادداشت همراه خود دارند شما چطور؟

بله دقیقا به نظرم شاعری که قلم در دست راست و کاغذ در دست چپش نباشد شاعر نیست، در کل اگر بخواهم شاعر را توصیف کنم

یعنی تن در جمع و روح در جای دیگری… خودم هم یک دفتر یادداشت ابی رنگ دارم و ناگفته هایم در این دفترچه جاریست…

 

نظرتان در مورد نگاه جامعه به شعر چیست؟

جامعه همیشه برای شاعرانش احترام خاصی قائل بوده و هست چنانکه محفل های پر فروغی برای بزرگ سرایان شعر در هر بزرگداشت و سالگرد ترتیب داده میشود و خود شاعر هم همیشه نگاهش به وطنش گرم بوده ،گرم و لبخند زن… شبیه شعر استاد ابتهاج… ایران ای سرای امید…

 

سخن آخر:

اول از خودم تشکر میکنم که هیچ وقت تسلیم نشدم ،هر چقدر در مسیر پیش رو زمین خوردم اما باز خودم را نباختم و قول میدهم اول به خودم دوم به مردمم که از الان تا همیشه برای جامعه ادبیات و شاعری و برای تمام کسانی که دست نوازشی بر اشعار پروین اعتصامی کشیدند همچنین نسل های اینده، تمام تلاشم را بکنم و برای تک تک شان جامعه ی ابادی بسازم…خوش تر، ناب تر از هر گوشه ای از هستی…

سپاسمندم از شما سرکار خانم زهرا اسدی ارجمند

شمع وجود اُدبا تابنده و قلم تمام عاشقان ماندگار

 

نمونه شعر:

در من میزند موج غمی

بر پهنه ی ساحلی دلتنگ

در من نمی گذرد، قایقی کوچک

در من نمیکند پرواز، مرغی بی پر

میبینی

افتاده ام دور

چه دور

در کنجی از دنیا

نیست آوازی حتی سهرابی

که خوش سازم دلی

در این غم بی پایان…

چه طوفانی ام

تنها او خاموش میکند مرا

این منِ دریا

میخواهد همان ناخدای ماضی را

خوش تر از گنج و ماهی ها

همانی که نعره میزد بر دلم

بردار دست از سرم یک بار

 

خبرنگار: زهرا اسدی اتاناز

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.