تماس: [email protected]
پیامبر؛ الگوی موفق در مدیریت جامعه
پیامبر؛ الگوی موفق در مدیریت جامعه
خداوند متعال در کلام بیبدیلش بارها پیامبر مهربانیها را تمجید کرده و شخصیتشان را گرامی داشته است. لایههای وجود سیره و آداب زندگیشان را متذکر شده و جهانیان را به تماشای سیرۀ ملکوتی و تابعیت و پیروی از این اسوۀ نیکو رهنمون کرده است. بدون شک پیامبر خوبیها صلیاللهعلیهوسلم نمونۀ انسان کاملی است که اخلاق و سیرۀ مدیریتیاش در جامعه، الگویی از مدیری بهتماممعنا و درعینحال موفق در رشد و تعالی مادی و معنوی جامعه را فراروی بشر قرار میدهد. قرآن مجید پیامبر مهربانیها را الگوی تمامنمای حق معرفی کرده و مسلمانان و بهخصوص مدیران و رهبران جامعه را به الگوبرداری از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرامیخواند و او را سرمشقی برتر از تمامی انسانها معرفی میکند: «لَّقَد كَانَ لَكُم فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَة لِّمَن كَانَ يَرجُواْ ٱللَّهَ وَٱليَومَ ٱلأخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرا».
الگوبودن سرور قلبها و آسودۀ دلها در تمامی جنبهها و ابعاد گسترش مییابد، عبادت و بندگی خداوند، اخلاص و توجه بهسوی او، استقامت و شکیبایی در برابر مشکلات و ناهنجاریهای روزگار، حسن اخلاق و رابطۀ نیکو با مردم، تواضع و فروتنی، عدالت و صداقت، مدیریت و رهبری جامعه. جمعشدن همۀ این نیکیها در رهبری توانا و حاکمی مقتدر باعث میشود که الگو بودنش برای همۀ دورانها و آدمها سرلوحه باشد و آنها گفتار و کردار خویش را در آینۀ وجودش به تماشا بنشینند.
همینکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم سیزده سال پس از دعوت نهان و آشکار چنان حکومتی در مدینه منوره تأسیس کرد که تمدن زرینی به انسانها ارزانی بخشید و ژرفاندیشی و تدبیر صحیح را در خِرد بشر مجسم کرد. بذر اخلاق را در اعماق قلبها کاشت و پلهای محکم خودستایی را سرنگون کرد و با تبلور حضورش سرزمین خشکیدۀ حجاز را نفسی دوباره بخشید و کاخهایی را که ظالمان با پایمالکردن حقوق مظلومان افراشته بودند، سرنگون کرد و قفل نادانی را با کلیدهای نجاتبخش علم و معرفت گشود و انسان را برای همیشه از اسارت جهالت انسانسوز نجات داد و پردههای ظلمانی عداوت و کینهتوزی را درهم شکست و چراغ تمامعیار مهرورزی و انساندوستی را آینۀ راهشان قرار داد و قفلهای بستۀ بیدادگری را با کلیدهای امنیت گشود و پوزۀ نظمهای فرسودۀ کفر را به خاک مالید و حصار مندرس جاهلیت را برای همیشه از صفحۀ تاریخ برچید. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم با بهدستگرفتن زمام مدیریت و رهبری چنان حکومتی عجین با اخلاق و معنویت و ارزشهای والای انسانی همچون عدالت، صداقت، شرافت و کرامت تشکیل داد و آن را با دمیدن روح تقوا و پرهیزگاری، رفق و مدارا، مهر و محبت آراست که در تاریخ بینظیر بود؛ همچنین جامعۀ آن روزگار را با سعۀصدر و حمایت از مظلومان چنان رهبری کرد که در هر مرزوبوم نهتنها آدمها احساس امنیت و آرامش میکردند، حیوانها نیز در امنیت و آرامش زندگی میکردند. پیامبر اکرم صلیالله علیهوسلم با گذشت و بردباری چنان از خود ظرفیتی نشان داد که بسیاری از انسانهای حقیقتبین به اسلام گرویدند و توانستند از اندیشهها و باورهای فرسودۀ گذشته دست بکشند و خود را به پذیرش دین اسلام متقاعد کنند؛ بنابراین در هر زمان اگر زندگی پیامبر مهربانیها بیطرفانه و با تعمق کندوکاو شود، میتواند راهگشای جامعۀ بشری و بهخصوص مدیران و رهبران قرار گیرد.
در کل، شناخت سیرۀ مطهر رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم برای عموم و بهخصوص برای مسئولان و مدیران عالیرتبۀ نظام و همچنین مدیرانی که رهبری جامعه را بر عهده دارند، ضرورتی قرآنی و تاریخی و انسانی است؛ زیرا بدون شناخت راهورسم زندگانی پیامبر رحمت، رسیدن به سعادت و رستگاری امکانپذیر نیست.
امروزه ما در جهان شاهد تکرار تاریخ هزاروچهارصد سال پیش هستیم. خورشید عدل و عدالت رخ بر نقاب کشیده، ابر ظلم و ستم در فضای آسمان سایه افکنده، باد قتل و خونریزی از هر سمتوسو میوزد، باران فساد و بیدینی درحال باریدن است، مهربانی از دنیا رخت بربسته و جایش را به خشونت داده، دوستی جایش را به دشمنی، برادری به اختلاف، انساندوستی به انسانستیزی، راستی به دروغ و صداقت به خیانت داده است. دلیل همۀ اینها برمیگردد به نبود مدیران دلسوز و رهبران خیرخواه. انسان از فقدان اخلاق و معنویت و عدالت مدیران در رنج است. ملتها از ناحیۀ زمامداران و رهبران بیصلاحیت و بیکفایت در زیان هستند.
پیامبر خوبیها؛ نمونۀ تقوا در مدیریت جامعه
تقوا یکی از عوامل مهمی است که در نفوذ مدیران و رهبران، نقش بسزایی دارد؛ زیرا تقوا عاملی درونی است که در اعمال و رفتار و نیت آدمی تأثیر میگذارد و بر انجامدادن دستورها و خواستههای خداوند متعال اصرار میکند و انسان را از آلودهشدن به تیرگیهای گناه و سرپیچی از اوامر الهی بازمیدارد. تقوا باعث میشود انسان در میان مردم از عزت و احترام بیشتری برخوردار باشد و محبوب دلها قرار گیرد. مسلّم است هرکس عزت و احترام بیشتری در میان مردم بیابد و مردم او را دوست داشته باشند، نفوذ بیشتری بر آنان خواهد داشت و بهتر از دیگران میتواند بر مردم تأثیر بگذارد و دلشان را یکبهیک فتح کند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم درخت تقوا را در وجود خویش آکنده کرد و آن را با آب عبادت و بندگی آبیاری نمود و نهایتاً از میوۀ شیرین و خوشمزهاش مسلمانان بهرهمند شدند. خداوند کردگار میفرماید: «بهترین و گرامیترین شما نزد خداوند متعال باتقواترین شماست.» بدون شک هرکس نزد الله تعالی محبوب باشد، نزد انسانها نیز محبوب است؛ بنابراین هر آنکسی که میخواهد مورد الطاف بیکران الهی قرار گیرد و او را با رحمت و الفت مالامال گرداند؛ پس میبایست خود را با لباس تقوا آراسته کند؛ همچنین کسی که میخواهد نزد مردم عزیز و گرامی باشد و برای خویش در قلب مردم جای باز کند؛ پس بایسته است که خود را با زیور پرهیزگاری مزین کند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «هرکس دوست دارد که عزیزترینِ مردم باشد، باید از خدا بترسد و تقوا پیشه کند.»
پرهیزگار باش که دادار آسمان ** فردوس جای مردم پرهیزگار کرد
پیامبر مهربانیها؛ سمبل رفق و مدارا در مدیریت جامعه
یکی از اصول مهم و حیاتی، اخلاق اجتماعی است که تأثیر شگرفی در پیوند دلهای مردم دارد و این اصل مهم از ابزارهای لازم برای رهبری است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم نمونۀ بارز رهبرانی است که در اعماق دل مردم نفوذ داشت و بر قلبها حکمرانی میکرد و همگان شیفته و شیدایش بودند، بهگونهای که مردم با عشق و علاقه و با دل خوش و بدون دخالت هرگونه زور و اجباری به سخنان مرواریدمانندش گوش میسپردند و اعمال و رفتارشان را طبق خواستههای او تغییر میدادند و بهخاطر عشق او زیر شکنجههای طاقتفرسا لِه میشدند و همۀ سختیها و رنجها را به جانودل میخریدند و همواره این جمله را زمزمه میکردند: «فداک أبی و أمی یا رسولالله» الله تعالی دلیل اصلی این نفوذ عمیق پیامبر در دلهای مردم را مدارا و ملایمت او به مردم میداند: «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم وَلَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِي الأَمرِ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُتَوَكِّلينَ»
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است *** با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا
محبوب دلها؛ نمادی از ظرفیت در مدیریت جامعه
سعۀصدر و داشتن ظرفیت گستردۀ فکری و روحی یکی دیگر از ویژگیهایی است که رهبران و مدیران جامعه با داشتن آن میتوانند جامعه را بهآسانی اداره کنند و بر افراد جامعه تأثیرگذار باشند. سعۀصدر علاوه بر اینکه یکی از ویژگیهای لازم برای نفوذ در قلب دیگران است، میتواند زمینهساز مناسبی برای ویژگیهای دیگر همچون رفق و مدارا و نیز الفت و محبت باشد. بیتردید اگر کسی از این ویژگی بهرهمند باشد و وسعت نظر، گشادگی دل، قدرت تحمل و باحوصله باشد، میتواند در رویارویی با دشواریها و مشکلاتی که براثر تعامل با مردم به وجود میآید، عکسالعمل مناسب و منطقی از خود نشان دهد و زود از کوره درنرود و در برابرش موضعگیری نکند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم بهمنظور مأموریت مهم و دشوار رسالت و رهبری جامعۀ جاهلی آن روزگار به سعۀصدر و فراخی سینه نیازی مبرم داشت تا بتواند از طرفی مشکلات طاقتفرسای بیستوسهساله را تحمل کند و از طرف دیگر اعراب جاهلی را که به آداب و رسوم خود متعصب بودند، برانگیزد و در دل آنها نفوذ کند و اعمال و رفتار آنان را در مسیری مطلوب هدایت کند؛ بنابراین خداوند متعال این نعمت بزرگ را به او بخشید: «ألَم نَشرَح لَکَ صَدرَکَ وَ وَضَعنَا عَنکَ وِزرَکَ الّذِی أنقَضَ ظَهرَکَ»
آنجا بود که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم در برابر شکنجههای ظالمانِ کوردل و بتپرستانِ سبکمغز چون کوه استقامت میکرد و از خود استقامت نشان میداد و آنان را با نیکی جواب میداد و بالاخره آنها لباس آلوده با بوی بد شرک و بتپرستی را بیرون آوردند و لباس آمیخته با بوی زیبای توحید و یکتاپرستی را به تن کردند. قاضی عیاض میگوید: «سعۀصدر او از همۀ مردم بیشتر بود»؛ بنابراین سعۀصدر و وسعت نظر یکی از ویژگیهای ضروری برای مدیران و رهبران جامعه است. اگر مدیران میخواهند کارکنان سازمان را رهبری کنند و بر آنان نفوذ داشته باشند و عملکردشان را تحت تأثیر قرار دهند، بدون داشتن سعۀصدر، وسعت نظر، ظرفیت فکری و روحی و قدرت تحمل امکانپذیر نیست.
خورشید تابناک عالم؛ الگوی تمامنمای محبت در مدیریت جامعه
یکی از مصادیق اخلاق اجتماعی که تأثیر بسزایی در نفوذ بر دیگران دارد، مهرورزیدن به دیگران و محبتکردن به آنهاست. همۀ انسانها در این خصیصه باهم مشترک هستند. هرکس به آنها محبت کند، او را دوست میدارند و دل در گرو او مینهند. حضرت علی میفرماید: «دلهای مردمان وحشی است؛ پس هرکس به آنها مهر ورزد به او روی میآورند.» این امری مسلّم است که محبت به افراد باعث میشود که انسان در نزد آنها محبوب شود و آنگاه که فردی در چشم دیگران دوستداشتنی شد، بهمراتب نفوذش بر آنها شدیدتر میشود و پیروی آنها نیز از او افزونتر میگردد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهسلم مظهر لطف به مردم بود و به این نکتۀ مهم تأکید میکند: «اَلمَرءُ مَعَ مَن أحَبّ»
آری. پیامبر بزرگترین مظهر لطف و رحمت خداوند متعال به جهانیان بود و جامعۀ آن روزگار را با قدرت رحمت و محبت خود مدیریت میکرد. مردم را از چشمهسار رحمتش سیراب مینمود و از سفرۀ محبتش بهرهمند میگرداند. وقتی بذر دعوت در سرزمین تفتیدۀ طایف رشد نکرد؛ رسولالله با تنی خسته و وجودی پژمرده برگشت. تنها دستاوردش ناامیدی از طایفیان بود؛ اما نه از نسلهای آیندۀ آن خیرهسران. او را سنگباران کردند و نعلینش خونین و خون مبارک و خوشبوی تنش جاری شد؛ اما فرشتگانِ عذاب را جواب رد داد و با دستان امید در آستان الهی برای آیندگان اهل طایف دعای هدایت و رستگاری نمود؛ حقا که او رحمتی برای جهانیان است. رأفت پیامبر به مردم به حدی بود که شیفتۀ وجود مبارک میشدند و دوستی و محبت او را در دل خویش جای میدادند و نهایتاً اطاعت و پیروی از پیامبر را از صمیم جانودل میپذیرفتند.
خداوند متعال در توصیف سیمای رئوف و مهربانی پیامبر میفرماید: «لَقَدْ جَآءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ»؛ بنابراین یکی از رمزهای موفقیت مدیریت در جامعه و نفوذ بر دلهای مردم و تسخیر قلبهایشان، همین محبت و مهرورزیدن با آنهاست.
هر کس که خواهان زندگی سرشار از شادی و شادابی، سعادت و خوشبختی است و هر کس که خواهان زندگی توأم با موفقیت در جامعه است، سیرۀ مطهر پیامبر مهربانیها را با دقت و تعمق بررسی کند؛ زیرا سیرۀ رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم در تمامی زمینهها میتواند همچون خورشیدی تابان، راهنمای بشر قرار گیرد تا در پرتو نور فروزان آن راهورسم زندگیکردن را بیاموزند و خود را به سعادت و خوشبختی برسانند.