تماس: [email protected]
کافههای شهر/ نصرتالله سکندری
کافههای شهر
همه درسوگ بهم میرقصند!؟
فنجانهای لبریز از شهادت
می نوشند جوانان
یکی
یکی
درکوچه های کابل
گورستانها
همه مقروض شدند
ازفروش مرز سنگی زیرخاک
تفنگداران
شلیک میکنند مرگ را
برسینهی آرامش
پوچکهای نگرش
انبار میشوندروی بخچه های زنان بیوه
سوار شدند
کودنهای سیاسی
بر مرکب تعصب
ولگدمال میشود گل غنچههای امید
شانهها زمین گیرشدند
از بارکشی تابوتهای تکراری
واین است شکومندی درد مردمان کابل!
نصرتالله سکندری