برات اف بهادر محموداویچ (بهادر برات بایسونی)، عضو بنیاد جهانی سبزمنش

برات اف بهادر محموداویچ ( بهادر برات بایسونی) – شاعر پارسی گوی ازبکستان، عضو بنیاد جهانی سخن گستران سبزمنش

 بهادر باروت بویسون در سال ۱۹۷۹(م) در روستای کوشکک از توابع شهرستان بویسون متولد شد. در سال 1996 از دبیرستان شماره 7 ناحیه بویسون فارغ التحصیل شد. در سال های 1996-2000 در گروه زبان و ادبیات تاجیکی، دانشکده فیلولوژی، دانشگاه دولتی ترمیز تحصیل کرد.

پایان نامه های علمی و پرطرفدار بهادر باروت تاکنون عبارتند از:

«مقاله ای درباره تاریخ کوچکک» (ترمیز، 1385)،

«عزیزان بایسون» (تاشکند، 2011)،

«کوچکک مخزن فرهنگی مردومی» (تاشکند، 2014)،

داستان « ثروت امیر عالیمخان.» (تاشکند، 2015)

مجموعه ای از اشعار وی با عنوان «عطر سخن» (تاشکند، 1395)

و مجموعه ای از مقالات ژورنالیستی و علمی او به زبان های ازبکی و تاجیکی در نشریه چاپ شد. مطبوعات کشور نمونه هایی از اشعار او در روزنامه ها و مجموعه ها به چاپ رسیده است.

از سال ۲۰۱۸ عضو اتحادیه صنعتکاران ازبکستان (خطاط)

اکنون عضو بنیاد جهانی سخن گستران سبزمنش

 

راز “اناالحق”

 

عاشق بر آن لیلا شدم، راز اناالحق وا نشد

مجنون در این صحرا شدم، راز اناالحق وا نشد

 

از جام می نوشدم و پوشدم این دلق حقیر

هم مشرب شیدا شدم، راز اناالحق وا نشد

 

صدر دلانگیزی شدم، هم شمس تبريزی شدم

منصور عاشق ها شدم، راز اناالحق وا نشد

 

نه ساکن توپخانه ام، نه زعقل خود بیگانه ام

من پیروی مولا شدم، راز اناالحق وا نشد

 

مهر سلیمان داده ی، مفتاح داودم بیده

چون قفل در من وا شدم، راز اناالحق وا نشد

 

 

یک غیرت مردانه بیه

 

از قلعه بی آدمی یک کلبه ویرانه به

از آشیان پورمغل یک خانه بیگانه به

 

گر پاره  نانت دهد یزدان ترا هرگز منال

از منت حاتم­نما، یک غیرت مردانه به

 

با دسته بدگوهران پیمان فروشی تا به  کی؟

در دوره  اهل صفا یک کردشی پیمانه به

 

بر غمزهای این جهان دل باختن بیهودگیست

در خلوت امن و امان یک عشوه جانانه به

 

در دل بهادر، ذکر او نبود،چه دارد قیمتی؟

کز دانه تسبیح تو یک دانه دولانه به

 

بهادر برات بایسونی