تماس: [email protected]
چقدر خوب که یکسال خمارش باشی
در پیامدادن ومسکال خمارش باشی
مثل مجنون شب وروز سگرتوقیلون بزنی
زیر یک خیمه به هرحال خمارش باشی
در دلِ صاعقه و دود و غبار وباران
تا به رودخانه ی بنگال خمارش باشی
موج در موج به دنبال شکاری ماهی
مثل یک کوسه ویک وال خمارش باشی
هر زمانیکه که کبوتر به هوا پر زده رفت
دیده بر سینه و بر بال خمارش باشی
جمعه را بسته در آغوش سواحل بروی
همزمان با غزل و فال، خمارش باشی
شمع روشنگر روی چمنت میشود او
مثل پروانه ی بیحال خمارش باشی
پای رستم به طلبگاری تهمینه کشید
رخش را دیده به هر حالخمارش باشی!
سهیل راسخ