زهرا اسماعیلی: یک شاعر پیامبریست عاشق، که رسالتش را با قلم بیان میکند!

مصاحبه خبرنگار سبزمنش با زهرا اسماعیلی (شاعر، نویسنده و مربی انگیزشی) را از سایت سبزمنش بخوانید:

 

– خودتان را به دوستداران بنیاد جهانی سبزمنش معرفی نمایید؟

– به نام خداوند خورشید و نور= خدایی که دارد به لحظه حضور

زهرا اسماعیلی، از استان زیبای لرستان، در حال حاضر دانشجویی دانشگاه پیام نورهستم. نویسنده و شاعر، مربی انگیزشی در زمینه ( کنترل ذهن، راه­های رسیدن به موفقیت  و خودباوری) هستم و سردبیر فصل نامه رقص واژه ها، سردبیر هفته نامه ستارگان حوزه مشق، سرپرست شاعران و نویسندگان حوزه مشق از گروه کشف استعداد برتر میباشم.

 

– چگونگی علاقه و پرداختن به شعر و شاعری را برایمان توضیح دهید؟

– در خانواده­ای از اهالی کتاب متولد شده­ام، تمام خانواده من دستی بر قلم دارند، گواه این ادعای من کتابهایست که خانواده ام و به چاپ رسانده اند.

از دوران راهنمایی شروع به نوشتن شعر کردم اوایل بیشتر شعرهایم در قالب غزل و مثنوی ولی بعدها به سپید روی آوردم  و همچنین شروع به نوشتن کتابهای در زمینه کاری خودم( کنترل ذهن و راه های خودشناسی ) کردم.

 

– غیر از شعر به چه هنری علاقه مندی دارید؟

– نوشتن یک هنر کامل است، یک شاعر و نویسنده  پیامبریست عاشق، که رسالتش را با قلم بیان میکند.

در حال حاضر سخنران دوره های انگیزشی هستم و این تنها کاریست که بعد از نوشتن، مرا به خودم متصل میکند.

 

– با این علاقه چقدر پیشرفت کاری داشتید؟ اگر نداشتید چرا؟

– خدا را بی­نهایت شکر که پیشرفت­های چشمگیری داشته ام، کتابهای زیادی به چاپ رسانده ام، مدرک­های بسیاری کسب کرده ام و در زمینه انگیزشی ناجی آرامش انسان های بی شماری بوده ام  که به خودشناسی و خدا شناسی رسیده اند.

 

– کتب کدام شعرا را مطالعه و کدام قالب شعری را بیشتر میپسندید؟

– همانطور که در بالا عرض کردم من از دوران کودکی اهل مطالعه بودم و میتوانم بگوییم تمام آثار شاعران نامی را مطالعه کرده ام، هر قالب شعری زیبایی خاص خود را دارد اما چندین سال است به شعر سپید روی آورده ام.

 

– چند کتاب نوشته و به چاپ رساندید؟ نام کتاب هاتون؟

– هفتاد کتاب مستقل و مشترک به چاپ رسانده ام که به دلیل ضیق وقت اسم چند جلد از کتاب­هایم را  در اینجا می آورم:

پنج گام خوشبختی، رازهای قدرت ذهن، جملات شفابخش، کلکاوا، پرسه های شعر، طاعون اعتیاد، گلواژه های خیال و…‌‌‌

 

– نویسندگان و شاعران قاعدتاً دفترچه یادداشت همراه خود دارند شما چطور؟

– این یک امری بدیهی است در بین شاعران، چرا که در ذهن یک شاعر، تولد جمله­ای، شعری  در اوج یک غم یا شادی رخ میدهد و اکثر شاعران از این قاعده مستثنی نیستند.

 

– نظرتان در مورد نگاه جامعه به شعر چیست؟

متاسفانه باید بگویم که هیچ زمان از شاعران حمایت نشده و شاعران هیچ پشتوانه ای به غیر از خدا و استعدادشان نداشته اند.

 

– در برابر هر واژه زیر کلمه­ای که به ذهنتان می آید را بگویید:

پدر: یک شهر فاصله دارم ولی یک جهان دلتنگش هستم

هنر: ریتم موسیقی خداوند بر تن جهان

شعر: شعر روح جهان است

همسر: یار، همراه، همدم در یک کلمه عشق و عشق

سختی: خداوند خیر مطلق است خداوند برترین قدرت جهان است و کسی که خدا را دارد از سختی هراسی ندارد

عشق، باید باشد تا نفس کشید

نویسندگی: آرامش

خدا: قدرت برتر، خیر مطلق، آرامش.

 

– دلیل اصلی گرایش شما برای این هنر چه بود؟ علاقه یا پول؟

– شعر هنری ذاتیست، شاعر باید بسراید، شاعر باید بنویسد تا آرام شود، پس پول نمی تواند علت روی آوردن یک شاعر به نوشتن شعر باشد.

– کلام اخر

از خانم اسدی بابت زحمت این مصاحبه تشکر میکنم، با تمام جانم با تمام روحم برای ساکنان سیاره زمین عشق و صلح و آرامش آرزو میکنم.

 

نمونه شعری:

 

عریانی تن را پوشانده ام

با تبانی باد در جنگل افسونگر موهایم چه کنم؟

زبانم را در  پشت میله های سکوت حبس کرده ام

با اغتشاش چشمان شورشگرم چه کنم

انگشتانم را برای شعر بر سپیدتن ِ دفترم دیگر نمی رقصانم

با تولدِ شعرهای تازه ی ذهنم چه کنم؟

مردمان چشمم اغتشاش کرده اند

سدِ چشمانم شکسته است

قلبم تیر می کشد

با این همه منِ نافرمان چه کنم؟

بگو با من چه کرده اید

ای اهالی این تنِ خسته

به گمانم اینجا، نسیم و شعر و من افسرده ایم

از خودم به که پناه ببرم…

 

مصاحبه کننده: زهرا اسدی اتاناز، عضو فعال سبزمنش