سپید

(۱) باد که می‌وزد درختان می‌رقصند میان این رقص، سرگیجه، سهم برگ‌هاست... (۲) جوجه‌ها که مادرشان مرد از جیک‌جیکشان فهمیدم، به من…

رویای‌ست زندگی! از کودکی در شاخچه های پیر راه رَوها فرش رویا نیست؟ بیدار می‌شوم در خواب تا تکرار شود همان رویا حسادت می‌کند آرامش…

v\:* {behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} b\:* {behavior:url(#default#VML);} .shape…

دیدنی‌های شُوم بخت بدم را بدرقم تاریک نوشت چوب مِهربانی‌هایم را خوردم در بذر بی‌مِهری‌که جوانه‌های درد را پای آخرین حرف…

حرفها مان گل کرد طفلکی عقربه ها هاله ای پیمودند به موازات بهشت رقص مو ها چه قشنگ موقع خواندن شعر می تکانَدنگرانی هارا به…

چون قطب جنوب در من تاریکی ماندگاری است بی هراس از برآمدن خورشید خفاش‌ها درتنم به پرواز در می آیند درمن یخبندان بی امانی…

دست دست کردن نیست پا روی پا انداختن نیست پنکه را روی دور کند گذاشتن نیست گیتار زدن رو به دیوار نیست... زخم مانده در بستر است…

یادت هست؟! هیچ‌ پاییزی رنگ خون نداشت پاییز فصل رنگین کمان بود کافه ها، پارک ها، گالری ها، سینماها دستها را عاشقانه درهم قفل می…

این روزها دچارِ خونریزی‌های شدیدی ست همه‌ی شعرهایم  بگذار ننویسم از چه و چه‌هایی که  از ابرهای سرخ  بر سینه‌های سنگین  می بارد…

مادر! سلول به سلول تن‌ام به سوی ات پَر کشیده؛ تا نعره کنان فریاد مدیون بودن بزند مادر! استخوان­هایت ترک بر داشتند…