بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

غزل : ونلافاکسین

همان طوری که حالم را کسی حالا نمی‌فهمد
بمیرم گوشه ی شعرم کسی فردا نمی‌فهمد

نمی‌دانی چه دردی می‌کشم در شهر بی دردان
که در داغ دل گرما کسی سرما نمی‌فهمد

نوشتم این شکایت پس :
(( وطن اینجا غریبم من ؟
که حتی همزبانم هم زبانم را نمی‌فهمد…

به هر کس رو زدم شاید بفهمد شعر خشکم را
به دشنامم لبی تر کرد و شد پیدا نمی‌فهمد…

و دکتر هم نوار شعر را تا دید، با خود گفت :
 ندارد درد او درمان خودش آیا نمی‌فهمد ؟

خدا هم گرچه درمان بود اما درد را خود داد
و شاید حکمتی دارد… دلم اما نمی‌فهمد ))

وطن زارید و ساکت ماند … فهمیدم جوابش را
 «تو را ای عاشق انسان » کسی اینجا نمی‌فهمد…

#
حوادث را بخوان در روزنامه: مرگ یک شاعر
به دست قرص ونلافاکسین یا فا… مفاعیلن….

– مبین پرویزی –

ارسال یک پاسخ