تماس: [email protected]
فقر می آید در و دیوار قاتل می شوند
کوه و دشت و جاده ای هموار قاتل می شوند
فقر می آید ز دل خوناب جاری گشته و…
خاطرات گرم سال پار قاتل می شوند
زوزه می خیزد به جای خنده از لبهای خلق
خوب و بد در موسم گلزار قاتل می شوند
کودکان در آه و زاری، سفره ها بی رنگ و بو
هر نماز و روزه و افطار قاتل می شوند
می تراود اشک خونین از کنار چشم ما
عاشق و فرزانه و دلدار قاتل می شوند
غم چو “ویروسی کرونا” هر طرف پر می کشد
تندرست و ناخوش و بیمار قاتل می شوند
تیر می آید به کنج قلب می گردد فرو
دوستان و دشمن و اغبار قاتل می شوند
شانه ای بر سر نهادن را نمی یابی رفیق
انس و جن و هم پری هم یار قاتل می شوند
شیخ می افتد به خاک و محو می گردد ریا
ریش و شال و کاکل و دستار قاتل می شوند
فقر می آید نه تنها آهوان سر به کف
شیر و گرگ و گژدمان و مار قاتل می شوند
تا که می کوبد به در ناداری و افتادگی
نیمه خواب و خواب و هم بیدار قاتل می شوند
تا که فقر عشق می آید سراغت صافیا!
حس و احساس دلت انگار قاتل می شوند….
#محرابی_صافی