بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

محرابی_صافی / غزل/سوخته

آتش گرفته خرمن افکار سوخته
هر شاخه، شاخه، شاخه به تکرار سوخته

چیزی نمانده است به جز سنگ و خاک و دود…
غلّات در ذخیره و انبار سوخته

بارِ دگر به درد و غم آغشته می‌شویم
چون دانه، دانه “دالر” و “کلدار” سوخته

از دست فقر و ظلم و ستم؛ آه می‌کشیم
امروز، در زمانه‌ی ما! کار سوخته

دیگر صدای زمزمه‌ای عاشقانه نیست!
در شهر! چونکه توله و گیتار سوخته

از کوه و دشت و جنگل و صحرا که بگذریم
سرسبزیِ قشنگ چمن‌زار سوخته

از عطر و بوی سوختن‌اش درد خاسته
در سینه‌ها امید! که هربار سوخته

کاشانه مثل من به فنا رفته، دیده‌ای
دروازه ها شکسته و دیوار سوخته

شاعر که قبل از این به در و لانه می‌سرود!
جان کنده، کنده، کنده و بسیار سوخته….
.
#محرابی_صافی

برای دریافت جدیدترین به روز رسانی ها در موبایل خود مشترک ما شوید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.