شعرم، شبیه چشم تو، یعنی که جاریام
قندیل ماهپاره ی شب زنده داریام
آواز کلک های مرا می کشد فضا
آهنگ چرچریِ لبانی قناریام
هر صوت و لحن و آیت من تاب می خورد
با اینکه عاشقم، غزلی افتخاریام
چشمم چو آفتاب جهان برق می زند
جز عشق و مهر از همه عادات عاریام
این عشق قند قلب ترا آب می کند
آتشفشان و زلزله ام، انتحاریام
لبخند می زنم که گلم دوست دارمت
لبخند می زنی که تو هم دوست داریام
با عشق و شور و ولوله نزدیک من بیا
آتش گرفته سوخته ام چون بخاریام
دنیا به لرزه می شود از شعر های من!
فریاد بی کرانه ام و انفجاریام….
#محرابی_صافی
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
برای دریافت جدیدترین به روز رسانی ها در موبایل خود مشترک ما شوید
زندگینامهء (محترم نویدالله محرابی - صافی) :
نویدالله محرابی صافی فرزند نورالله در سال ۱۳۷۵ هـ.ش در شهر کابل (چهارقلعهء چهاردهی) در یک خانوادهء روشن فکر دیده به جهان گشود، محرابی صافی تعلیمات ابتدایی و لیسه را در لیسهء چهار قلعهء چهاردهی به پایان رسانید؛ و بعد از آن شامل انستیتوت تعلیمات تخنیکی و مسلکی افغانستان ATVI (Afghanistan Technical and Vocational Institutes)
گردید.
وی انستیتوت را در سال ۱۳۹۴ ه.ش تکمیل و بعد از آن شامل دانشگاه کابل (دانشکدهء زراعت گردید) و در سال ۱۳۹۷ هـ.ش مدرک لیسانس خود را از دانشگاه کابل بدست آورد.
محرابی صافی از دوران لیسه علاقهء خاص به ادب و ادبیات بخصوص شعر و شاعری داشت و همواره شعر میخواند و زمزمه میکرد که این علاقه او منجر به این شد که کم کم شعر بسراید.
موصوف آهسته آهسته به سرودن شعر آغاز نمود، ولی در آن حد نبود که شعر درست و با وزن بسراید، اما بعدها رفته رفته با مطالعات و شوق و علاقهء که داشت خود را در حد یک شاعر رساند؛ او به شعر های شاعران چون بیدل، مولانا، حافظ شیرازی ... و دیگر بزرگان اهل ادب علاقه فراوان داشت و شاعران معاصر چون قهار عاصی، فاضل نظری... و سایر شاعران را میپسندید. شعر و شاعری در وجود محرابی صافی به شکل فطری بشکفته بود و او هرگز شاگرد کسی در چنین مورد نبوده است!، محرابی صافی در قالب غزل، رباعی، دوبیتی، تکبیتی، ترکیب بند... شعر سروده است؛ بنابر مشکلات متاسفانه نتوانسته است که کتاب از این مجموعه اشعارش به چاب برساند و بدین لحاظ تا فعلا یک چهره ناشناخته باقی مانده است،
پست قبلی
پست بعدی