بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

محرابی_صافی / غزل

اتّکا گم کرده است و همچو تاک افتاده است
لاله در دشت و بیابان سینه چاک افتاده است

دل سپردن‌ها پر از اندوه و درد و حسرت است
در میانِ دوستی‌ها انفکاک افتاده است

از خجالت رنگ می‌بازد در اینجا چهره‌ها
راز شب در روز تا در اشتراک افتاده است

نفرت و آلودگی افتیده در دل‌های خلق
تا به دستانِ ملوّث عشق پاک افتاده است

“رتبه می‌خواهی چو خورشید از خلایق دور باش
سایه از همراهیِ مردم به خاک افتاده است”*

یاوه گویی ها در اینجا چون حدیث و آیت است
شعر در بینِ شغالان در پِلاک افتاده است

جاهلان در کرسی و بی باک می‌رانند حکم
بینِ علم و فن دو راهی‌ها و باک افتاده است

آدم از دنیای دون هم رانده خواهد شد، که حال
بر سری قسمت به جای سیب، ناک افتاده است

از حقیقت های این دنیا روایت می‌کند!
چون غزل در کنج دیوان دردناک افتاده است….
۱۴۰۲/۰۱/۰۸
#محرابی_صافی
*: صائب تبریزی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.