تماس: [email protected]
آفت زده ام، وسوسه پیچیده به جانم
چندیست که من دلهره دارم، نگرانم
لبخند خوشی نیست، غم و درد جداییست
چون لکنَتِ افتیده به هر نطق و بیانم
نی صید به جا مانده و نی حوصله، هربار…
تیرم به خطا رفته، خراب است کمانم
با رفتن تو نیمهی زیبای تنم رفت
تند است و پر از دبدبه اکنون ضربانم
جایی به منی خسته و کم شیمه نمانده است
تقدیر چلیپا زده بر نام و نشانم
در خواب بیا آخر شب چونکه قشنگ است
بگذار که اندک بشود داد و فغانم
بگذار که در شانهی تو سر بگذارم
بگذار که آرام شود روح و روانم
هرچند مرا رانده جهان باک ندارم!
در کشور آغوش تو کافیست، بمانم….
.
#محرابی_صافی