بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

حساب کاربری من

اسم شما
Afson_42
نام / نام خانوادگی
Afson_42
ایمیل
زندگی نامه
بنده افسانه مهدویان زاده شهر مقاومت اهواز هستم و ۳۰ سال صادقانه برای دولت خدمت کردم و در حال حاضر به افتخار بازنشستگی نائل آمدم من از نوجوانی مشتاق به شعر بودم و دلنوشته هایی هم از آن زمان دارم ولی شعر را بطور جدی بعد از بازنشستگی شروع کردم و با افتخار عرض می کنم که خوشحالم که در این سن توانستم اینکار را بطور جدی و بخوبی پیش ببرم
authors
گروه اعضاء دست در قلم شامل اعضاء میشود که میخواهد مطالبش در وب سایت سبزمنش منتشر گر...
2 هفته ago no Comment

چشم را بستم که در رؤیا ببینم روی تو
قطره های اشک ناگه روی رخسارم نشست

گرچه دوری از من و حال و هوای خوب من
خاطراتت تا ابد در کنج افکارم نشست

default featured
4 هفته ago no Comment

کوچه های غم   شبی در کوچه های خلوتِ غم که پیچیده درآن ها بوی شبنم   و زیر ِ نخل‌های ِ خوش بر و رو دو زوج ِ عاشق و معشوق هم‌سو   سخن ها رانده از دلدادگی ها و نجوا می‌کنند از سادگی ها   ببستند عهد و پیمانهای دیرین کنار خاطراتی بس […]

4 هفته ago no Comment

کوچه های غم    شبی در کوچه های خلوتِ غم که پیچیده درآن ها بوی شبنم و زیر ِ نخل‌های ِ خوش بر و رودو زوج ِ عاشق و معشوق هم‌سو سخن ها رانده از دلدادگی هاو نجوا می‌کنند از سادگی ها ببستند عهد و پیمانهای دیرینکنار خاطراتی بس چه شیرین صدای رود کارون پر […]

2 ماه ago no Comment

مرا در خود فرو بردی که آهن کهرباها رانِدایی ده به قلبم چون دِلِ دلبر شکیبا را مرا درگیر خود کردی که شرمت باد ای دلبرفلک هر چه که چرخیده چنین است رسم دنیا را در این دنیای نا عادل دلم را هم به تو دادمنگهدارش نبودی مثل عاشق رسم شیدا را مثال ِ یوسُف […]

2 ماه ago no Comment

مرا در خود فرو بردی که آهن کهرباها رانِدایی ده به قلبم چون دِلِ دلبر شکیبا را مرا درگیر خود کردی که شرمت باد ای دلبرفلک هر چه که چرخیده چنین است رسم دنیا را در این دنیای نا عادل دلم را هم به تو دادمنگهدارش نبودی مثل عاشق رسم شیدا را مثال ِ یوسُف […]

3 ماه ago no Comment

«بید مجنون» ایستاده در تند باد حوادث وپریشان کرده گیس هایش را فریاد می‌زند مصیبت جا مانده در شهر را مجنون وار می گردد و می‌چرخد بر گِرد خود جستجو می کند گمشده اش را تنش مانند اسپند گداخته ایست که جِز می‌زند در خود و بالا و پایین می‌پرد در آتش افتاده بر دلش […]

3 ماه ago 4 Comments

در این شهر ماتم زده در این کوچه های پر ادعا و تو خالی در این شهری که بر سر تیرهای برق اش هزاران کلاغ‌ ول وله به راه انداخته اند خانه ای غمگین و نمور از آن من است هم صحبت با سیاه‌ترین کلاغ شهر که در دلم آشوب به راه می اندازد و […]

6 ماه ago no Comment

خسته ام از همه نامهربانی ، بد زبانی خسته ام خسته‌ام از راه و رسم ِ زندگانی خسته‌ام   عاجز و نالان شدم با این همه نامردمی خسته از جور و جَفا درد ِ نهانی خسته‌ام   جان به جانان می‌سپارم با همه ناباوری از فریب روزگار و بد گمانی خسته‌ام   روزهایی که گذر […]

7 ماه ago no Comment

حال این دل را مپرس در دلم طوفان به پا شد حال این دل را مپرس خنده ها از لب جدا شد حال این دل را مپرس چشمِ مشکینت مرا شیدای لب های تو کرد بادلم شب پا به پا شد حال این دل را مپرس من به جادوی دو چشم تو دلم را باختم […]

7 ماه ago no Comment

شب گیسو می‌خَرَم نازِ دو چشم و آن خَمِ ابروی تو می‌زنم شانه به گیسو و کَمند ِ موی تو   می‌نویسم نامه‌هایی از دل پر خون خود مرغ دل پر می‌زند هی در هوای روی تو   دوره گَردِ چادُرِ ایل تو هستم بی هوا مثل دیوانه می‌آیم در پی جادوی تو   خوب […]

Afsaneh Afson_42 does not have any friends yet.
popup close
IMG 20220825 WA0003
popup close
کاور سبزمنش