تماس: [email protected]
حساب کاربری من



خسته ام از همه نامهربانی ، بد زبانی خسته ام خستهام از راه و رسم ِ زندگانی خستهام عاجز و نالان شدم با این همه نامردمی خسته از جور و جَفا درد ِ نهانی خستهام جان به جانان میسپارم با همه ناباوری از فریب روزگار و بد گمانی خستهام روزهایی که گذر […]

حال این دل را مپرس در دلم طوفان به پا شد حال این دل را مپرس خنده ها از لب جدا شد حال این دل را مپرس چشمِ مشکینت مرا شیدای لب های تو کرد بادلم شب پا به پا شد حال این دل را مپرس من به جادوی دو چشم تو دلم را باختم […]

شب گیسو میخَرَم نازِ دو چشم و آن خَمِ ابروی تو میزنم شانه به گیسو و کَمند ِ موی تو مینویسم نامههایی از دل پر خون خود مرغ دل پر میزند هی در هوای روی تو دوره گَردِ چادُرِ ایل تو هستم بی هوا مثل دیوانه میآیم در پی جادوی تو خوب […]

شب گیسو میخَرَم نازِ دو چشم و آن خَمِ ابروی تو میزنم شانه به گیسو و کَمند ِ موی تو مینویسم نامههایی از دل پر خون خود مرغ دل پر میزند هی در هوای روی تو دوره گَردِ چادُرِ ایل تو هستم بی هوا مثل دیوانه میآیم در پی جادوی تو […]

تو را در قطره ها دیدم تو بارانی و من هیچم تو در رگهای من جاری ، تو ایمانی و من هیچم تو مثل کوه در اوجی، بلندی ،پر صلابت هم… زدم بر دامنت تکیه، که سامانی و من هیچم! تو آن طوطی که می خواند سرودی خوش برای من که مسحورت شوم هر دم، […]



