بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

گفتگوی خانم حلیمه حلیمی با عبدالمالک عطش در پیوند به اشعار هلال فرشیدورد

یک شاعر دارای سواد و دانش ادبی طبیعتاً تمامی جنبه‌های ادبی شعر خود را در نظر می‌گیرد.

شعرهای هلال فرشیدورد را از لحاظ ویژگی‌های ادبی و درون‌مایه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پاسخ/ معمولا ویژه‌گی ادبی شعر، بسته‌گی به سواد و دانش ادبی شاعر دارد؛ یعنی یک شاعر دارای سواد و دانش ادبی طبیعتاً تمامی جنبه‌های ادبی شعر خود را در نظر می‌گیرد. در تاریخ ادبیات فارسی و به خصوص در قسمت‌های فراموش‌شده‌ی جغرافیای خود، ما شاعران زیادی داشته‌ایم/ داریم که تنها قریحت شعری داشته‌اند/ دارند و بر بسیاری از صورت‌ها و موازین هنری و ادبی آن دسترسی نداشته‌اند. این‌جاست که شعر این طیف از شاعران با شاعرانی که از دانش ادبی بهره برده‌ اند، فراوان تفاوت دارد. بنابر این، شعر هلال فرشیدورد، سرشار و مالا‌مال است از ظرافت‌ها و ظرفیت‌های ادبی. فرشیدورد به این امر نیک آگاه است که چه‌گونه در لای متن از کلمات کار بکشد. به رغم این‌که تحولات اجتماعی، درون‌مایه‌‌ی اغلب پدیده‌های هنری را یک‌سان و همانند می‌سازد، در چنین فضایی که ماهیت هنجارها در منظر همه شاعران یک‌دست و یک‌نواخت می‌نماید، بسیار دشوار است که شاعری بتواند فردیت خودش را دریابد؛ کما این‌که در یک چنین فضایی شاعران انگشت‌نشانی بتوانند درون‌مایه‌ی شعرهای خود را با پوشش یک‌سری ارزش‌ها و الگوهای ویژه و به منحصربه‌فرد گره بزنند. با جرئت می‌توان گفت که فرشیدورد از همین دست شاعران انگشت‌نشان و استثنایی می‌باشد که توانسته است درون‌مایه‌ی شعرهایش را با یادکرد دقیق اوضاع پیرامون با صورت‌ها و الگوهای حماسی، اساطیری و تاریخی گره بزند و فردیت خاص خودش را دریابد و حفظ کند.

۲_ هلال فرشیدورد را یک‌تن از شاعران شاخص دهه‌ی نود در ادبیات افغانستان قلم‌داد می‌کنند از نظر شما چه ویژه‌گی‌های شعر فرشیدورد را از شعر شاعران نسل خودش متمایز می‌سازد؟

پاسخ/ در دهه‌ی هشتاد شاعران زیادی به میدان آمدند و بسیاری‌های شان توانستند عرصه‌ی نام و نشان را به خود اختصاص دهند. برای شاعران دهه‌ی نودی دشوار بود که در سایه‌ی به‌اصطلاح بُت‌های تعریف‌زده، خودنگر و خودمحور، خود شان را نشان دهند و به اشتهار برسند. تعداد بی‌شماری از شاعران به دام تقلید و دنباله‌وری افتادند و قطعاً توفیق این را نیافتند که از این دام آفت‌بار رهایی یابند. شمار بسیار اندکی نه تنها شاعران دهه‌ی هشتادی را دور زدند که روایت‌های متفاوتی را واورد شعر افغانستان نیز نمودند. هلال فرشیدورد نیز در دسته‌ی همین اندک شاعران است که با تجربه‌ی روایات و رویکردهای منحصربفرد توانسته‌ خودش را به جایگاه بلندی بنشاند. برجسته‌ترین ویژه‌گی‌هایی که هلال فرشیدورد را خاص ساخته، زبان فخیم، مفاهیم عمیق چون گرایش‌های باستانی، تاریخی و اساطیری و هم‌چنان دل‌بستن جدی به قالب نیمایی است؛ قالبی که در روزگار ما به یکی از غریب‌ترین قالب‌های شعری مبدل گشته‌ است که این بیشترینه از ناموفق بودن بسیاری از شاعران نیمایی سرا که تا دهه‌ی هفتاد این قالب تجربه می‌کردند. هیچ مبالغه نیست که اگر بگویم شعرهای نیمایی هلال فرشیدورد در کنار نیمایی‌های استاد واصف باختری و شبگیرپولادین که از موفق‌ترین چهره‌های نیمایی‌سرای افغانستان‌اند، قرار می‌گیرد.

۳_ امکانات‌ زبانی و نوآوری‌های شعر هلال فرشیدورد را در‌ مجموعه اشعار ” نگوگویه‌ها” و “فریاد در فرایند”چه‌گونه ارزیابی می‌کنید؟

پاسخ/ دفتر “نگوگویه‌ها” از جدی‌ترین و شاخص‌ترین دفترهای شعری دهه‌ی نود است که نام هلال فرشیدورد را به خانه‌به‌خانه افغانستان برساند. فرشیدورد در این کتاب محکم‌ترین غزل‌ها و نیمایی‌هایش را عرضه کرده‌ است. وقتی به جزییات شعرهای این مجموعه می‌رویم، درمی‌یابیم که این شاعر نامورد تا چه مقدر به زبان، وزن، خلق تصاویر و تعابیر بی‌بدیل و سایر صورت‌های هنری‌ ـ ادبی تسلط و توانایی دارد.

البته، روی تمام زیبایی‌هایی که مجموعه‌ی “نگونگویه‌ها” دارد، نقدی نیز به آن وارد است، آن این‌که ا‌ی‌کاش این مجموعه از یک قالب مشخص یا نیمایی و یا هم غزل ساخته می‌شد. تقابل مفهومی این دو قالب (غزل و نیمایی) باعث شده‌ است که ما نتوانیم در خوانش این مجموعه به نتیجه‌ای که می‌تواند خط فردی شاعر را ثابت سازد، برسیم. اگر این مجموعه تنها از یکی این دو قالب ساخته می‌شد، خوانش این مجموعه را قابل‌توجه‌تر می‌ساخت.

اما دفتر “فریاد در فرایند” که یک منظومه‌ی بلند است، ما را  به این هدف کلان و مهم می‌رساند. این منظومه، گذشته از تمام شاخص‌های مهم هنریِ که دارد، جدی‌ترین و ماندگارترین منظومه‌ای که برای جایگاه زن گفته شده است. برای جاودانه‌شدن فرشیدورد همین منظومه‌ی بلندبالا کافی‌ است. مفاهیم پیچیده و نمادین این منظومه هر خواننده‌ی جدی را به فکر وامی‌دارد.

۴_ هلال فرشیدورد با ارائه بیش‌تر فرایند تکرار در پی چه مفاهیمی بوده است؟

پاسخ/ چنین فرایندی در ادبیات فارسی سابقه‌ی طولانی دارد و اغلب شاعران چنین چیزها را از سر عمد و بدون تن‌پوش هنری ارایه‌ می‌دادند؛ یعنی در کار شاعران پیشین، چنین تجاربی، نشان‌دهنده‌ی توانایی‌های شاعر بر زبان بود؛ البته این توانایی جنبه‌ی هنری و کشفی نه، بلکه ظرفیت تصنعی شاعران پنداشته می‌شد. اما در کار هلال فرشیدورود این بحث کاملا فرق می‌کند. وقتی به تکرار و کنارهم‌چیدن کلمات هم‌گون در شعر فرشیدورد نگاه می‌کنید، جدای از این‌که در کنارهم‌قرارگرفتن این کلمات ظرفیت، توانایی و دایره‌ی عظیم زبانی شاعر را به رُخ می‌کشد، همین کلمات به تنهایی خود روایت‌های باستانی، تاریخی، اساطیری و بسا روایات دیگر را مطرح می‌کنند. موردی که در کار شاعران امروز بسیار اندک است. در شعر امروز معمولا بحث تصاویر و تعابیر ملموس بسیار مهم پنداشته می‌شود و شاعر امروز هم سعی می‌کند، کلمات را به همین منظور در کنار هم قرار بدهد که چنین رویکردی قطعاً به جاودانه‌گی شعر کمک کند؛ زیرا یکی از رسالت‌های شاعر، خلق اندیشه‌های عمیق برای جاودانه‌گی آثار و آفریده‌های است که لاجرم این مبحث به خلق اندیشه‌های بکر و عمیق بسته‌گی دارد. هلال فرشید در اشعار خود به شناخت و رسیدن به چنین امری توفیق یافته است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.