تماس: [email protected]
مطالب کاربر

بگوش آمد صدای موج دریای پلِ خمری دهد بوی محبت عطر گلهای پلِ خمری بنازم قند بغلان توت خنجان سیب کشناباد گِلاس خوست ها، چشمان لیلای پلِ خمری چو کبک مست زاغش گام میزد در خیابان ها پرستوی معارف، دخت رویای پلِ خمری تکان می داد! مانند دلش در حسرت یوسف پلِ رزانک اندام زلیخای […]

مینویسم غزلی از غم جان در غربتتا به دستت برسد فصل خزان در غربت مبدأش قلب غریبم که شکستی آن رامقصدش هم همه هر جای جهان در غربت تو وطن بود تنت حیف که در تبعیدمیک نفس عطر وطن چند ؟ گران در غربت … آنقدر خوب تر از خوب تر از خوب تریماه از […]

مینویسم غزلی از غم جان در غربتتا به دستت برسد فصل خزان در غربت مبدأش قلب غریبم که شکستی آن رامقصدش هم همه هر جای جهان در غربت تو وطن بود تنت حیف که در تبعیدمیک نفس عطر وطن چند ؟ گران در غربت … آنقدر خوب تر از خوب تر از خوب تریماه از […]

ما میرویم و عشق بود یادگار مااین را نوشته کن سرِ سنگ مزار مااین را نوشته کن که صداقت سپرد جانانسانیت در عالم نفرت سپرد جانآسایش و رفاه جهان ضرب هیچ شداندیشه ی بَروز کسان ضرب هیچ شدعصر جدید و فکر کهن، مغز های پوچشد گرگ پاسبان گله! ادعای پوچگل واژه های شهر چه آسان […]

کوچه های غم شبی در کوچه های خلوتِ غم که پیچیده درآن ها بوی شبنم و زیر ِ نخلهای ِ خوش بر و رودو زوج ِ عاشق و معشوق همسو سخن ها رانده از دلدادگی هاو نجوا میکنند از سادگی ها ببستند عهد و پیمانهای دیرینکنار خاطراتی بس چه شیرین صدای رود کارون پر […]

دوستان، لطف کرده شعرم رابا کمی مکث! بیشتر خوانیدتا همان نکتهای طلایی راپی بدو برده خوبتر دانیدقصّهای مردمانِ مظلوم استشعر من بوی درد خواهد دادجای عطرِ که نیست در بیناشطعم تلخیِ گرد خواهد داداین حقیقت که درج این شعر استیادگاری شهید بی کفن استاین همه درد و رنج طولانیآه… فرهنگ خاص این وطن استگردشی قدرتش […]

آتش گرفته خرمن افکار سوختههر شاخه، شاخه، شاخه به تکرار سوخته چیزی نمانده است به جز سنگ و خاک و دود…غلّات در ذخیره و انبار سوخته بارِ دگر به درد و غم آغشته میشویمچون دانه، دانه “دالر” و “کلدار” سوخته از دست فقر و ظلم و ستم؛ آه میکشیمامروز، در زمانهی ما! کار سوخته دیگر […]

هفتمین سالگرد تاسیس هفته نامهی وزین سبزمنش را به ادیبان و فرهیختگان بنیاد جهانی سخنگستران سبزمنش به ویژه به مؤسس و مدیر مسئول این هفتهنامه(دکتر بسمالله شریفی) و همه دست اندرکاران این رسانهی فرهنگی- ادبی تبریک میگویم. سبزمنش آمد تا انسجام و یک پارچگی زبان پارسی را به تمام دنیا ثابت و معرفی کند. بنیاد […]

آقای «نظیر غفور» (به کُردی: نهزیر غهفور)، با نام هنری «نظیر تنها»، شاعر، نویسنده و عکاس کُرد عراقی، یکی از چهرههای نوظهور ادبیاتِ معاصرِ اقلیم کردستان است که توانسته جایگاهی برای خود در میان بزرگان معاصر ادبیات آن خطه دست و پا کند. وی زادهی ۲۹ ماه می سالِ ۱۹۴۲ میلادی در روستای “جەمەدبس” از […]