تماس: [email protected]
معرفی استاد علیرضا بشکوه/ به قلم پروفسور حسن امین
معرفی استاد علیرضا بشکوه/ به قلم پروفسور حسن امین
استاد علیرضا بشکوه متخلص به راهی، انسانی اخلاق مدار، مردی شرافتمند و شاعری تواناست و من بیش از ربع قرن است که در مجامع و محافل ادبی شاهد و مستمع اشعار آبدار او بوده ام. اشعار ناب و دلنشینی که از جهت محتوی سرشار از ایمان به حق و حقیقت، عشق به ایران و حمایت از فرهنگ و هنر این سرزمین و عواطف انسانی بی پیرایه است و از جهت شکل در هر قالبی بویژه غزل در اوج و از جهت لفظ و زبان و تعبیر، متین و متقن و وفادار به زبان و دستور زبان پارسی، بدون تعقید و پیچیدگی و ضعف تالیف است.
مهمترین اثر مکتوب استاد بشکوه، دیوان اشعار اوست که اکنون با مقدمه و تقریظی به قلم این بنده منتشر می شود، و البته می بایست خیلی زودتر منتشر شد. اما حقیقت آن است که این شاعر استاد با متانت و وقار، در دام شهرت طلبی و خودنمایی های مرسوم بعضی نوآمدگان گرفتار نشده است و آهسته و پیوسته آثار ارزشمند خود را ساخته و پرداخته و اکنون با نشر این مجموعه وزین، برگی زرین بر گنجینه ادبیات فارسی افزوده است. چنین کنند بزرگان، چو کرد باید کار. حافظ شیرازی هم که حافظه تاریخی ما و محبوب ترین شاعر فارسی زبانان جهان است، در مقام نشر اشعارش برنیامد و تنها پس از فوتش دوستش محمد گلندام در مقام گردآوری و تدوین و تنظیم دیوان حافظ برآمد.
استاد بشکوه غزل، بشکوه غزلسرای ما بی تردید یکی از نامهای درخشان در شعر معاصر ایران ست. من بر اثبات این حقیقت، حجت بسیار و دلایل استوار دارم. اما در اینجا به این حجت قاطع و برهان لامع اکتفا میکنم که مشک آن است که ببوید، نه که عطار بگوید. شما کافی است که خود یکی از غزلیات این شاعر استاد در همین مجموعه اشعار را از آغاز تا انجام بخوانید تا به استادی او در غزل اذعان کنید و مرا در معرفی این استاد به عنوان یک شاعر فحل و غزلسرای قدراول تایید کنید، بویژه که من از نزدیک اجرای فاخر این سروده ها را از زبان رسای این شاعر قادر، شاهد بوده ام و او را درخور آفرین و ستایش میشناسم، هرچند حرمت قلم و شآن مقدمه نویس مقتضی است که در این مقدمه نه از دیدگاه علاقه شخصی و ارادت خصوصی و انفسی، بلکه به گونهای ابژکتیو و آفاقی با موضوع سخن برخورد کند تا به قول بیهقی در داستان حسنک، آیندگان مرا به گزافه گویی یا سوگیری متهم نکنند. لذا من بی طرفانه در محکمه تاریخ این شاعر را چنین معرفی می کنم:
الف) استاد بشکوه یکی از بهترین غزلسرایان معاصر است. خواستم مطلع بعضی از غزلیات فاخر او را در اینجا نقل کنم تا بر صدق سخنم گواهی دهند، دیدم این کار، تحصیل حاصل است چون تمام غزل در همین مجموعه در دسترس است.
ب) این شاعر غزل سرا در قالبهای دیگر شعری نیز استادی خود را نشان داده است، از جمله در مثنوی که برای نمونه طی اخوانیه ای «شاهنامه امین» مرا که نظیره و تکمله شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی است، استادانه سروده و من شعر او را با افتخار در کنار اخوانیات بزرگانی همچون مشفق کاشانی ، حمید سبزواری، حسین آهی، محمد قهرمان،ادیب برومند، دکتر قدمعلی سرامی، دکتر عباس کی منش، مصطفی بادکوبه ای و دیگران در تعلیقات دیوان امین و بعد شاهنامه امین آورده ام.
ج) استاد بشکوه نه تنها سال های مدید است که بشکوه، و نستوه در مجامع و انجمن های ادبی حضوری پررنگ و مشارکتی موثر دارد بلک خود در سالهای اخیر مدیریت انجمن ادبی آبرومندی را به عهده داشته و دارد و این خدمت را که بی مزد و منت متعهّد شده ، نیک از عهده بر می آید.
د) شرح حال و نمونه اشعار استاد بشکوه در تعدادی از تذکرههای شعر معاصران و مجموعههای شعر این دوره خوش میدرخشد.
هـ) داد و ستدها و بده و بستانهای فرهنگی استاد بشکوه با شاعران، ادیبان و فرهیختگان معاصر ، بهترین شاهد منزلت ایشان است و من نیز مشمول این لطف بوده ام که آخرین شعر او مثنوی بلند دوستانهای بود که در توصیف «شاهنامه امین: دانشنامه منظوم ایران» سرود و در صفحه ۶۲۰ جلد چهارم آن کتاب چاپ شده است:
دوباره یکی آربایی تبار
ز اخلاف فردوسی نامدار
کمر بر میان بست و همت گماشت
مرام نیاکان خود پاس داشت
سخن را به نام حق آغاز کرد
در فرهی روی ما باز کرد
به باری پروردگار ودود
در معرفت را دوباره گشود
بنایی چو شهنامه را پی گرفت
در این ره مدد از جم و کی گرفت
چنان شمع روشنگر انجمن
منور نموده سرای وطن
سراسر، وجودش وطنخواهی است
دلش مآمن مهر و آگاهی است
ز کلکش تراود در شاهوار
به منطق بودگفته اش استوار
سخن گوید از هر فراز و نشیب
دهد بر دل بیقراران، شکیب
ادیبی سخن سنج و اهل دل است
زدانش ورا بهره کامل است
بود پرفسور در علوم و فنون
به هر دانشی، دانش او فزون
یکی از بزرگان این کشور است
که بر راهی و نخبگان، سرور است
فزون دارد او از شماره،کتاب
نوشتار پرباراو، در ناب
مدیر «خردنامه حافظ» است
حریم ادب را هم او حافظ است
ز نام و نشانش چوپرسی ز من
امین شهرتش هست و نامش حسن
چو گفتار و کردار ایشان، نکوست
هماره، خدا یاور و یار اوست
ز) اکنون باید گفت که شعر استاد بشکوه دنباله نوگرایی و نواندیشی در سنن کهن شعر کلاسیک فارسی است و مخصوصا غزلیات او را میتوان در زمره شعر نئوکلاسیک (نوقدّمایی) و در ردیف غزلیات سیمین بهبهانی، حسین منزوی، مشفق کاشانی، محمد علی بهمنی، محمد سلمانی و فاضل نظری شناسایی کرد.
(( به امید خط پایان))
بسکه در راه طلب، رنج فراوان بردم
شوروشوق وشعف، ازخاطرم آسان بردم
طی نمودم ره جانانه، ولی نیمه ی راه
به وصالش نشدم نایل و، هجران بردم
کوله بارم همه دلواپسی و،حسرت بود
ولی آن را به امیدخط پایان، بردم
ساده لوحانه دویدم پی مقصود، ولی
مقصدم گم شدو، ره سوی بیابان بردم
هرچه دیدم همه محرومی و، ناکامی بود
جای شادی زجهان، حسرت دوران بردم
نرسیدم به مراد دل و، ایام گذشت
و ازاین سیر فقط، حال پریشان بردم
سالها شعر سرودم، برارباب ادب
ولی افسوس که هی، زیره به کرمان بردم
عاقبت ((راهی)) دنیای جنون شد دل من
بسکه بر دوش دلم، حسرت وحرمان بردم
علیرضا بشکوه (راهی)
سخن پایانی آن که ادبیات به طور عام و شعر که هنر ملی ماست، به طور خاص، آیینه تمامنمای فرهنگ و تمدن ما ایرانیان است، زیرا همه وجوه و جوانب مدنیت و فرهنگ ایرانی را بازتاب میدهد. بر این اساس، جای سپاس است که استاد بشکوه با نشر اشعارش خدمتی دیگر به فرهنگ ایرانی و ادب فارسی را بر عهده گرفته است. مطالعه و استفاده از این اثر ارزشمند را به همه علاقهمندان به شعر و ادب توصیه میکنم و دوام توفیق دوست دیرین نازنین، شاعر قادر نغزگوی استاد بشکوه را از درگاه حضرت حق مسألت دارم.
پروفسور سیدحسن امین