تماس: [email protected]
حساب کاربری من



آقای «نظیر غفور» (به کُردی: نهزیر غهفور)، با نام هنری «نظیر تنها»، شاعر، نویسنده و عکاس کُرد عراقی، یکی از چهرههای نوظهور ادبیاتِ معاصرِ اقلیم کردستان است که توانسته جایگاهی برای خود در میان بزرگان معاصر ادبیات آن خطه دست و پا کند. وی زادهی ۲۹ ماه می سالِ ۱۹۴۲ میلادی در روستای “جەمەدبس” از […]

▪چند شعر کوتاه از زانا کوردستانی (۱)آه، آه دستت:شَعبدهبازیست که؛ دلتنگیهایم را،به طُرفتالعینیغیب میکند! (۲)برخیز!تا گلهای باغ شادابند،تا هوائی برای تنفس داری،–به رقص! (۳)با عصرهای پاییزاندوهی جاریست-از گلوی درخت!…برگها،زود رنجاند! (۴)نه دین،نه جنگ،،نه قانون،،،آخر به چه چیز آدم میشوی؛ –آیی آدمی؟! (۵)دیشب،“شب بوی” باغچه،بانسیمِ شامگاهی میرقصید…امروز،بادِ بیخبربه هرزگی متهمست! (۶)شهرزادِ من!آمدنت، حکایت رویاهاستکاش بودنت،تکرارِ هزار […]

🔷 منتشر شد: 🔶 کتاب “حکایتی دیگر از شیرین و فرهاد” مجموعه اشعار آقای “ابراهیم اورامانی” شاعر کُرد عراقی، چاپ و منتشر شد. 🔷 اشعار این کتاب، ترجمهی “سعید فلاحی” (زانا کوردستانی) با ویراستاری لیلا طیبی (رها) است. 📙 این کتاب به همت و هزینهی انتشارات هرمز در ۷۸ صفحه و تیراژ ۱۰۰۰ جلد به […]

🔷 منتشر شد: کتاب “از زمانی که خدا بود” مجموعه اشعار زندهیاد “کژال ابراهیم خدر” شاعر کُرد عراقی، چاپ و منتشر شد. اشعار این کتاب، ترجمهی “سعید فلاحی” (زانا کوردستانی) با ویراستاری لیلا طیبی (رها) است. این کتاب به همت و هزینهی انتشارات هرمز در تیراژ ۱۰۰۰ جلد به دوستداران فرهنگ و ادب عرضه […]

🔷 شعرهایی از #آویزان_نوری شاعر کُرد عراقی با ترجمهی #زانا_کوردستانی بانو “آویزان نوری” (ئاوێزان نوری) شاعر کُرد عراقی، زادهی سال ۱۹۸۱ میلادی، در کرکوک است. از او چند مجموعه شعر مستقل به چاپ رسیده است. وی دارای اشعاری روان و منسجم است، که در آنها رنج و آلام زنان روزگار خود را به تصویر […]

▪چند شعر کوتاه از رها فلاحی (۱) دنیایم، پر از شعرهای ناگفته است و من تنها! (۲) ساعت دیواری تیک تاک کنان فریاد میزد: وقت طلاست! (۳) به گلی خشکیده سلام کردم و گفتم: تو چقدر زیبایی! #رها_فلاحی #هاشور

▪چند شعر کوتاه از زانا کوردستانی (۱) درخت؛ از ترس ذغال شدن؛ کتاب شد!. (۲) باران،،، به نرمی میبارد بر چتر مولتیمیلیاردر *** اما،،، سیلی ویرانگرست برای مرد کارتن خواب! (۳) تنهایی،،، سربازیست کلافه که اسمش را روی دیوارهی برجک، رج میزند! (۴) پا تووی کفش هر کس کردم باز لنگ میزد… *** زندگی،،، هیچگاه […]

▪منتخب اشعار بانو #سارا_پشتیوان با برگردان #زانا_کوردستانی بانو “سارا پشتیوان” (Sara Pshtiwann) شاعر و نویسنده و ترانهسرا و بازیگر تئاتر کُرد، زادهی ۲۰۰۲/۰۵/۲۸ میلادی در شهر کرکوک است، که از ده سالگی به همراه خانوده، در شهر سلیمانیه ساکن شده است. اشعار و ترانەهای او را چند خوانندەی کُرد اجرا کردەاند. ▪نمونهی شعر: (۱) […]

داستان کوتاه “بازیگر” – بهتر از این نمیشود! برق وصل شد؛ همین را ضبط میکنیم! مَرد در قفسهی سینهاش، دردی را احساس کرد. مچاله شد. خودش را جمع و جور کرد و از کف سِن بلند شد. کارگردان عاصی و عصبی از قطع ناگهانی برق سالن، دستی روی شانهی بازیگر زد و گفت: خیلی طبیعی […]

داستان کوتاه آلزایمر پرستار سر سوزن سرنگ را داخل کاور گذاشت و توی سطل جلوی تخت انداخت. هر روز برای تزریق سرم و آمپولهای پیرزن به آنجا میآمد؛ یک ساعت مینشست و بعد میرفت. امرور پیرزن احساس درد در قفسهی سینهاش هم میکرد. فشارش را گرفت؛ طبیعی بود. نگاهی به مردمک چشمهایش کرد و گفت: […]



