تماس: [email protected]
جهش کن تا جِهد غم از سلول های دلت بیرون
بریزد درد پیهم از دل پا در گِلت بیرون
بخشکان چشمه های کین را در چاه افکارت
که نفرت می طراود از نگاه قاتلت بیرون
به مقصد کی رسد گم کرده راهی در بیابان ها
خوشی در خانه ات…، داری تلاش از منزلت بیرون
دمی آسوده گی را در کنار عشق باور کن
دمی آ دخت مغرور از خیال باطلت بیرون
اگر شمعی بی افروزی شود پروانه مهمانت
کلاغان دسته دسته می شود از محفلت بیرون
***
شمیم تازه ای با کاروان باد می آید
مگر افتاده از چادرنمازت کاکلت بیرون؟
#مروت