تماس: [email protected]
ظرفیت زهرا شدن/ ابراهیم حاجمحمّدی(قمر) عضو فعال سبزمنش
در جانِ پاکت حسرتِ حَوّا شدن نیست
یک ذرّه رشکِ مریمِ عَذرا شدن نیست
خورشید را نایِ چو تو رَخشا شدن نیست
با هیچ زن جز تو دلِ دریا شدن نیست
یاراییِ درگیرِ توفانها شدن نیست
____
ای بیوجودت هستیِ کونین عاطل
گردد بلند و پست از تو حقّ و باطل
مریم نشد در حدِّ تو نیکو شمایل
در خوردِ تو، ای هم تو موج و هم تو ساحل!
جز ناخدایِ کشتیِ مولا شدن نیست
____
کس مرتضی را بوده دلواپس به جز تو؟
هم کُفوِ او پیدا نمیشد پس به جز تو
ذاتش زنی کی میشود اقدَس به جز تو؟
تو نور چشم مصطفی و کس به جز تو
در شأنِ شمعِ محفلِ طاها شدن نیست
____
از تو شراری بس بُوَد خروار خس را
ای کرده رام از فرطِ تقوایت هوس را
نفست نفاست میدهد هر دم نَفَس را
تو مادرِ سبطینی و غیر از تو کس را
اهلیّتِ صدّیقهیِ کُبرا شدن نیست
____
ای زُبدهتر از زُبدهتر در حق پرستی
در حق پرستی کو شبیهت چیره دستی؟
در جانِ مشتاقانِ خود رازِ الستی
جز تو زنی را شوکتِ در باغ هستی
سرو چمانِ عالَمِ بالا شدن نیست
____
مِهرِ علی در سینهات شد پُر تلاطُم
بر چهرهی حیدر زدی هر دم تبسُّم
او در تو پیدا بود و تو در او شدی گُم
جز با تو شأنِ گُم شدن از چشم مردُم
وانگاه در چشم خدا پیدا شدن نیست
____
حیدر تو را جان بود و تو جان بودی او را
بودی دمادم طالعِ مسعودی او را
پیوسته، ای ریحانه جان افزودی او را
نخلی که تو در سایهاش آسودی، او را
در سایهیِ تو، حسرتِ طوبا شدن نیست
____
پیداست بر تو حیدر از جان ابتلایش
قُوّت ندارد بیتو مولا دست و پایش
تلخ است بیتو زندگی بیشک برایش
ای عالَمِ امکان خبر، تو مبتدایش
آن جملهای که درخورِ معنا شدن نیست
____
ای زبده دستاوردی از آن گونه بودن
بر ما بیفشان گردی از آن گونه بودن
تنها توئی تو فردی از آن گونه بودن
سنگِ صبورِ مردی از آنگونه بودن
با هیچ زن ظرفیّتِ زهرا شدن نیست
ابراهیم حاجمحمّدی《قمر》
قالب سروده: مسمّطِ مخمّس
{مسمط غزلی از مرحوم حسین منزوی
در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها}