تماس: [email protected]
زبانم میشود وا بی محابا تا به بسمالله
گره از کارها وا میشود زیبا به بسمالله
تبسم میدمد بر لب مرا هر گاه میبینم
که امروزم تماشایی شود فردا به بسمالله
تو را ای عشق ای بزم آفرینِ هستیام هرگز
نمیآغازم از فرط طرب الا به بسم الله
لبی تا تر کنی رندانه در میخانه پر بگشا
بیا با شورمستی سمت می با ما به بسمالله
ملائک خیره میمانند از حیرت ندارم شک
زند پیوند اگر الّای ما را لا به بسمالله
خیال انگیزتر از این نخواهی دید هر عاشق
فقط میپروراند در سرش سودا به بسمالله
ندارم ذرّهای تردید در دل من یقین دارم
که مجنون را به چنگ آورده دل لیلا به بسم الله
طراوتبخش و جانبخش و دل انگیز است میدانم
که شان آدمی میگیرد استعلا به بسم الله
به 《بسم الله مجریها》 دلت را آشنایی ده
براق فکر خود را بال و پر افزا به بسمالله
غنیمت میشمارم صحبت یار موافق را
شریفی مردِ نیک آیینِ دل شیدا به بسم الله
شاعر: ابراهیم حاج محمدی قمر
تقدیم به دوست شاعر، بسم الله شریفی