بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

محرابی_صافی / غزل/ در شعر آه مانده…

در شعر! آه مانده…
.
حالم شبیه طفل که سنگش پریده است
آیینه را شکسته و رنگش پریده است

آیینه را شکسته و هی گریه می‌کند
هرچند صوت و لحنِ درنگش، پریده است

این عمر نانجیب به پایان نمی‌رسد
آهوی جان به سیر! پلنگش پریده است

غم می‌چکد ز قافیه‌ها و ردیف‌ها
از شعر! شاه‌بیت قشنگش پریده است

با موج های خسته‌ی خود بغض کرده بود
دریا به گریه گفت: نهنگش پریده است

در دام مانده چلچله‌ای تیز پای شهر
از کاروانِ چلچله‌، لنگش پریده است

تقصیر عشق نیست، که خون است؛ قلب من
شاید به اشتباه تفنگش پریده است

آهنگ شعرهای ترم درد می‌کشند!
در شعر “آه” مانده و “هنگش” پریده است….
۱۴۰۳/۰۱/۰۹
#محرابی_صافی

ارسال یک پاسخ