ورود به سایت/ عضویت در سایت
ورود به سایت
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
حس من از پنج اقیانوس هم پر شورتر
نسبتم اما به او چون صبح و مه کم نورتر
روز با امید رویش غرق مستی میشد و
شام هم با بوسهی انگوریاش مخمورتر
بس که زیبا میکشید آینهی وصفش مرا
گشته بودم بین آغوشِ بهشتاش حورتر
چشمه و سرچشمهی رود غزلهایم که شد
سر کشید از قلهی آرایهها مغرورتر
مرتبط با موضوع
آنکه در آغوشِ دیگر مانده سر این روزها
عاشقش رنجور مهجور و خودش اکتورتر
کوه سنگی بود و فریادم شنید اما ندید
چون صدا در انعکاسی دور رفت و دورتر
چشم کور عاشقم در هر خطاپوشی او
دست دارد، من چه سازم با دل کمزورتر.
شهلا دانشور
نگاره تزیینی است
برای دریافت جدیدترین به روز رسانی ها در موبایل خود مشترک ما شوید
بسم الله شریفی مؤسس و دبیرکل بنیاد جهانی سخن گستران سبزمنش