بنیاد جهانی سُخن گُستران سبزمنش، Sabz manesh Foundation
مجموعه اشعار شاعران معاصر و شاعران جوان و بزرگترین پایگاه ادبی شعر، معرفی شاعران ، طنز، ادبیات فارسی، داستان نویسی، مقاله نویسی، و واژه سازی میباشد.

شهر عشق/ صدیقه پناهنده(عضو فعال سبزمنش- ایران)

شهر عشق/ صدیقه پناهنده(عضو فعال سبزمنش- ایران)

«دلبران دل می‌برند اما تو جانم برده‌ای
ناز را افزوده با نازت توانم برده‌ای»

ناز، کم کن دلبرا آزار جانان تا به کی؟
آه از زخمی که اندر استخوانم برده‌ای

تو بهار عشق بودی و دلم سرمست تو
بی‌وفا حالا چرا سوی خزانم برده‌ای؟

در غم دوریت گویی ارغوان ِ سایه‌ام
رنگ از رخسارِ همچون ارغوانم برده‌ای

عاشقی گمنام گشتم در میان شهر عشق
تو همه بودم شدی،نام و نشانم برده‌ای

دل ربودی از من آنگه دل گرفتی ظاهراً
خوب می‌دانم برای امتحانم برده‌ای

مذهب عشق از همه دین‌ها و مذهب‌ها جداست
بارها در مسجد از دیر مغانم برده‌ای

مرگ تدریجی‌ست ماندن در غم هجران چرا؟
بی‌محابا چون که از این کهکشانم برده‌ای

دم فرو می‌بندم و ختم غزل را تو بگو
چون توان گفتگو را از زبانم برده‌ای

#صدیقه پناهنده

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.