حضرتِ نان!
.
خانهات آباد
لحظه های دیدنت
روی ذهنِ اهل این دنیا
چون حنای پاک دستانِ عروسان
حک شده است و…
عشق پاکت در میانِ قلب هر دلداده جاری
عطر نازت تا درونِ خانه میپیچد
نبض دستانِ عزیزانت چو معشوقِ که بیند
عاشقش را
تند میگردد!
حضرتِ نان!
عاشقانت را اگر بی مهر بگذاری
جای بوی گرمیِ تو…
این زمین بوی جهنّم باز خواهد داد
پیروانت چشم بر راه اند
تا ز لطف و مهربانیات
قطره ای بر حلق این بیچاره ها
همچو ابرِ نو بهارانی رها سازی!
حضرتِ نان!
مردمانِ مستمندِ شهر
بهر پاس و احترامت
در بدن احرام میبندند
آرزوی یک جماعت
دیدنِ روی قشنگِ توست
هچو ماه شب
یا چو نورِ آفتابِ صبح
روی نازت را هویدا کن
حضرتِ نان!
آرزوی دیدنت تنها نه اهل درد را
شاه دوران را به سوی
قبله میآرد
دوستدارانت فراوان است
عاشقانت را
چون یتیمِ بیکس و تنها
در میانِ درد و غم تنها رها کردی؟
یک جماعت بی تو چون یوسف
در میانِ چاه صحرا
آخرین موجِ نفس ها را
چون صدای
تک تکِ ساعت ز عمیقِ قلب بیرون کرده و
در حضورِ دوست مشتابند
چونکه غیرِ دست پر مهرت
کاروانِ زین حلاکتگاه تاریک
رد نخواهد شد
حضرتِ نان!
عاشقانت را شکیبایی نماند
یا بیا، یا…
هم بمیران
زجر را پایان بده….
۱۴۰۱/۰۷/۱۶
#محرابی_صافی
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
برای دریافت جدیدترین به روز رسانی ها در موبایل خود مشترک ما شوید
زندگینامهء (محترم نویدالله محرابی - صافی) :
نویدالله محرابی صافی فرزند نورالله در سال ۱۳۷۵ هـ.ش در شهر کابل (چهارقلعهء چهاردهی) در یک خانوادهء روشن فکر دیده به جهان گشود، محرابی صافی تعلیمات ابتدایی و لیسه را در لیسهء چهار قلعهء چهاردهی به پایان رسانید؛ و بعد از آن شامل انستیتوت تعلیمات تخنیکی و مسلکی افغانستان ATVI (Afghanistan Technical and Vocational Institutes)
گردید.
وی انستیتوت را در سال ۱۳۹۴ ه.ش تکمیل و بعد از آن شامل دانشگاه کابل (دانشکدهء زراعت گردید) و در سال ۱۳۹۷ هـ.ش مدرک لیسانس خود را از دانشگاه کابل بدست آورد.
محرابی صافی از دوران لیسه علاقهء خاص به ادب و ادبیات بخصوص شعر و شاعری داشت و همواره شعر میخواند و زمزمه میکرد که این علاقه او منجر به این شد که کم کم شعر بسراید.
موصوف آهسته آهسته به سرودن شعر آغاز نمود، ولی در آن حد نبود که شعر درست و با وزن بسراید، اما بعدها رفته رفته با مطالعات و شوق و علاقهء که داشت خود را در حد یک شاعر رساند؛ او به شعر های شاعران چون بیدل، مولانا، حافظ شیرازی ... و دیگر بزرگان اهل ادب علاقه فراوان داشت و شاعران معاصر چون قهار عاصی، فاضل نظری... و سایر شاعران را میپسندید. شعر و شاعری در وجود محرابی صافی به شکل فطری بشکفته بود و او هرگز شاگرد کسی در چنین مورد نبوده است!، محرابی صافی در قالب غزل، رباعی، دوبیتی، تکبیتی، ترکیب بند... شعر سروده است؛ بنابر مشکلات متاسفانه نتوانسته است که کتاب از این مجموعه اشعارش به چاب برساند و بدین لحاظ تا فعلا یک چهره ناشناخته باقی مانده است،
پست قبلی
پست بعدی