تماس: [email protected]
نفرین به تبر ساز و تبر پیشهی دنیا/ منیر احمد بارش
تا فوج عقاب از دل کهسار پراندند
شهبال ستیغندهی سیمرغ تکاندند
تلخای تبر خاست به تاراج دل باغ
آماج شقاوت به لب ریشه چکاندند
هرگز نرود خاطر داس از دل جنگل
هر شاخه که خورشید ببوسید، خماندند
انصاف بهشتی نبود، دوزخ دنیاست!
باغیکه زخون آب خورد، اره خوراندند
تابوت غرورین سپیدار و قد کاج
مستانه بهخاک از سبب سجده نشاندند
نفرین به تبر ساز و تبر پیشهی دنیا
سرویکه فلکبوس شد از باغ براندند
باغیکه سرودیم زجان مرثیهی تلخ
با داغ تبر آفت پاییز چشاندند
منیر احمد بارش