تماس: [email protected]
مختصری درباره ی کتاب (غزل گستران سبزمنش)/ طاهره شارمی
وقتی کتاب غزل گستران سبزمنش"زندگی نامه و نمونهی اشعار پنجاه عضو با افتخار بنیاد جهانی سبزمنش" تألیفِ دکتر بسم الله شریفی(مؤسس و دبیرکل اجرایی بنیاد جهانی سبزمنش)
وقتی کتاب غزل گستران سبزمنش”زندگی نامه و نمونه ی اشعار پنجاه عضو با افتخار بنیاد جهانی سبزمنش” تألیفِ دکتر بسم الله شریفی(مؤسس و دبیرکل اجرایی بنیاد جهانی سبزمنش) که از سوی بنیاد جهانی سبزمنش به زینت چاپ آراسته شده است، به دستم رسید؛ به تماشای خانواده ی بزرگ بنیاد جهانی سبزمنش نشستم، به غزلسرایانی که عشق آفریدند و اندیشه ها را به تفکری بیشتر فرو بردند تا به شناسایی یکدیگر بنشینیم و در لابلای کتاب، در کنار هم زندگیِ دوستی را بیشتر و بیشتر تجربه کنیم وَعشق را در رشته رشته ی افکارمان بسراییم و لبخندی دیگر بزنیم به قلب های مان…
مؤلف(دکتربسم الله شریفی گرامی) درمقدمه ی کتاب، قلم فرسایی زیبایی را رقم زده، دنیای غزل را به تصویر کشیده است، به بیوگرافی شاعر اهَمیَّتِ ویژه ای داده وَ سعی کرده تساوی صفحه ای را برای هر شاعری رعایت کند وَ به هر کدام سه صفحه اختصاص بدهد. وَ این خودش مزیّتی برای مؤلف کتاب که سعی نکرده استثنایی بین دوستان شاعر بگذارد. تا خدای ناکرده کدورتی بین شاعران به وجود نیاید، تا همگی در کنار هم به زیبایی اشعار بنشینند وَ برگ برگ کتاب را عاشقانه ورق بزنند، چشم ها را بِنَوازند وَ در بیت بیت غزل هایی که چون موسیقی می نوازند روح وافکار شاعرانگی را…
طرح جلد بسیار زیبا طراحی شده و خسته نباشید می گویم به دکتر بسم الله عزیز که در فکر چاپ کتاب های دیگری هم هستند.
از جمله: دوبیتی ها، رباعی ها، و شعرنو(آزاد)
به نظر من تنها اشکال کتاب حروف الفبایی بوده که از روی اسم کوچک صورت گرفته در حالی که می بایست از روی فامیلی انجام می شد.
غزل ها خوب چاپ شده و فقط در چند مورد احساس کردم بعضی از مصراع ها از وزن افتاده و آن هم به احتمال خیلی زیاد در تایپ اتفاق افتاده است و این مورد ها بسیار بسیار کم بودند.
وقتی به خواندن غزل ها نشستم به مصراع ها و بیت هایی برخوردم که به نظر من بسیار زیبا و دلنشین آمد و از آنجایی که این مقالهی من با آوردن شان به دراز می کشد فقط از چند نمونه مثال می زنم:
صفحه ی ۱۶ بیت دوم جناب احمد شاه رفیقی سروده اند:
«عشق رستم را از ایران تا به توران برد، زود
تا تمتع از لب یار سمنگانی گرفت».
صفحه ی ۱۹ بیت سوم جناب اخلاق احمد(آهن) می سرایند:
«برگرد با درفش عدالت به پیش ما
کو کاوه ای که مثل تو آهنگری کند».
و صفحه ی ۳۱ مصراع پنجم دکتر بسم الله شریفی که سروده:
«مرا صفحه به صفحه در تمام زندگی گشتی»
یا
«جهد و اخلاص و عمل، گشته رفیق ناز ما
صلح می جوییم، اما؛ مثل خرچنگی نه ایم».
سرکار خانم زرغونه ولی در غزل مادر صفحه ی۴۵ مصراع دهم چه زیبا می گوید:
« او که مِس را در وجودت رایگان زر می کند».
پروفسور سیدحسن امین در صفحه ی ۴۸ مصراع اول غزل دوری اش چه زیبا سروده:
«عمری ست تا اندوه بی اندازه ام را، هر روز در این کهنه دفتر می نویسم»
و دکتر محمد شایوف شهاب الدین شجاع چه زیبا سروده اند غزل«هم میهن فردوسی ام» را، همچنان جناب عبدالجبار سروش درصفحه ی۸۱ مصراع پنجم می سراید:
« ازسوز مردمان جهان است، سوز من»
یا در صفحه ی ۹۱ مصراع اول غزل جناب عبدالغفور امینی می نویسد:
«صلح ما انسان کشی، آزادی ما محبس است»
در صفحه ی ۱۰۳ جناب عتیق الله آزاد در مصراع چهارم غزل دوری اش می سراید:
«نشود گفت حرف هایی را، برلب ام قفل می شود سخنم»
و غزل مادر جناب غلامرضا نوری(کیهان ژولیده انارکی) بسیار زیباست در مصراع آخر صفحه ی ۱۱۲ «مادرم بال و پرم بود، نمی دانستم»
و اما سرکارخانم مدینه قامت در مصراع دهم صفحه ۲۷ می نویسد«فضای تیره با سَم را ز دستان بشر خوردیم»
و مهوش(نسرین حسینی) می سراید:
درمصراع دهم صفحه ی ۱۳۸« ماهی دریای عشق اش گیر اقیانوس بود» و…
از جناب دکتر بسم الله شریفی عزیزکه این دفتر نخست را به شاعران سرزمین ام ایران عزیز هدیه دادند وَ ۲۶ کشور دیگر دنیا بسیار سپاسگزارم و هم چنان از استاد ابراهیم حاج محمدی متخلص به(قمر) بزرگوار که ویراستاری این مجموعه غزل سبزاندیشان را برعهده داشتند ممنونم و سپاسگزار…
سخنان ام را با یک رباعی ازخودم به پایان می برم.
شاعر شده ام که درد را بشمارم
یا سوزِ صدای زرد را بشمارم
افسوس! نشسته ام به پایِ غمِ زن
تا ناله یِ رنجِ مرد را بشمارم
طاهره شارمی(عضو کوچک بنیاد جهانی سبزمنش)
برای تمامی بورد اجراییه سبزمنش بویژه شریفی صاحب بزرگوار موفقیت آرزو می کنم