ورود به سایت/ عضویت در سایت
ورود به سایت
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
مرور رده
سپید
شعر سپید
چیزی شبیه من/ حمیدرضا بصیرت
دست دست کردن نیست
پا روی پا انداختن نیست
پنکه را روی دور کند گذاشتن نیست
گیتار زدن رو به دیوار نیست...
زخم مانده در بستر است…
پاییز فصل رنگین کمان بود/ شمیلا شهرابی
یادت هست؟!
هیچ پاییزی رنگ خون نداشت
پاییز فصل رنگین کمان بود
کافه ها، پارک ها، گالری ها، سینماها
دستها را عاشقانه درهم قفل می…
خلسهی آفتاب/ شهناز مقدم
این روزها
دچارِ خونریزیهای شدیدی ست
همهی شعرهایم
بگذار ننویسم
از چه و چههایی که
از ابرهای سرخ
بر سینههای سنگین
می بارد …
مادر/ نیلاب همتا، عضو فعال سبزمنش
مادر!
سلول به سلول تنام
به سوی ات پَر کشیده؛
تا نعره کنان فریاد مدیون بودن بزند
مادر!
استخوانهایت ترک بر داشتند…
در رگ های من/ فاطمه افتخاری
در من
زنی ست با هزاران پرنده و هزاران نغمه
زنی که آوایش را
هر پرنده به منقار می کشد به هرسوی
آوازها از زمین فراتر می رود
و…
جنگل واژه ها/ فریده نورمحمدی یگانه
افشان کرده
ماه بانوی آسمان
موهای مهتابی اش را
میان جنگل واژه هایم
تیر نزنید
آسمان آبی شعرم را
دنیا
رنگ خون می شود
___
دلم فریاد…
دردِ عشق/ نصرتالله سکندری
بهای عهدوپیمانم
نوشتند: درد، درد_عشق!
همان عشقیکه؛
نامش خنده و گلخند،خارش درد
نه عکس یادگارش، یادگارشد
نه حرف وپیمانش…
نوای روح/ المیرا بانگ زارع، عضو محترم سبزمنش
" نوایِ روح "
مِنارِه های دستهایم به سوی آسمان
و لبهایم در ذکرِ عشقِ الهی...
دو چشمانم بسته
چشمِ دل باز
قدمهایم وجب به وجب
یقینِ…
نگاهت/ مریم بوربوری_شیدا
نگاهت
تولد یک شعر بود بر لبانم
وقتی که واژه ها روزه سکوت گرفته بودند
ببین
چگونه شب
شراره های آتش را در کام شاعر میریزد
تو را ادامه…
کافههای شهر/ نصرتالله سکندری
کافههای شهر
همه درسوگ بهم میرقصند!؟
فنجانهای لبریز از شهادت
می نوشند جوانان
یکی
یکی
درکوچه های کابل
گورستانها
همه مقروض شدند…