تماس: [email protected]
جز ســــــجده بـه درگاه تو آرام نگیرم
باتوست که پاکرایم و وپاکیزه ضمیرم
مـــــن قصدپناهندگی دارم به نگاهت
تا این که شــــوم زنده و تکرار نمیرم
بی یاد تو دل تیره و پامال هوس شد
با توست کـه رخشندهتراز ماه، منیرم
گیرم کـــه اگر گوهر عشقم بدرخشید
از قــــدرت عشق تو من آنروز امیرم
درحســرت وصلت مـن اگر راه نپویم
بیچاره و درمانده تـــر از مرغ اسیرم
جز گوشهی درگاه تو جایی به دعا نیست
درکوی تـــو افتاده چومســـکین وفقیرم
سویتا«رحمانی»